اراده ی قوی و کارآمدی مسئولان
همه ی مسئولین نظام باید به این نکته توجه کنند و به اسلام و احکام اسلام و به ارزشهای اسلامی افتخار کنند. درست است که دشمنان اسلام - یعنی دشمنان ملت ایران- این را نمیپسندند. بدیهی است شما وقتی در مقابل یک دشمنی قرار بگیرید، اراده ی قوی داشته باشید، اسلحه ی کارآمد داشته باشید، دشمن این را نمیپسندد؛ میخواهد اراده ی شما را، از شما بگیرد و شما را تضعیف کند؛ اسلحه را از دستتان بگیرد. دشمنان ایران و ایرانی میدانند که مایه ی ایستادگی و اقتدار این ملت و اراده ی مستحکم او، همین ایمان اسلامی او بود؛ میخواهند این را از او بگیرند. آنها تبلیغات جهانی را در همین جهت سازماندهی میکنند. ما باید هوشیار باشیم؛ مسئولین ما باید هوشیار باشند.(بیانات در جمع تعدادی از خانواده های شهدا 3/3/1388)
اختلاف مسئولان موجبات شادی دشمن
آنجایی که مسئولان در غیر مسائل اصلی نظام در مسائل کاری، اداری، فهم یک قانون با هم اختلاف نظری دارند، نباید این اختلاف نظر جلو چشم مردم قرار گیرد و به کوی و بازار کشیده شود. اختلاف نظر نباید نشاندهنده ی اختلاف مسئولان باشد. چرا؟ چون مردم را مأیوس و نگران و دشمن را خوشحال میکند. البته اختلاف بین مسئولان در فهم یک وظیفه، یک امر متوقع است. مثلا ممکن است رئیس جمهور محترم و رئیس محترم قوه قضاییه درباره ی نقطه ای از نقاط، دارای دو دید و دو بینش باشند و هر کدام هم برای خود استدلالی داشته باشند. بسیار خوب؛ این راه حل دارد. در قانون اساسی، راه حل اینها معین شده است. هماهنگ کننده ی سه قوه، رهبر است و رهبری میتواند این مشکلات را برطرف کند. معیار همکاری، قانون اساسی است؛ که وظایف، حکم موارد اختلاف و تنازع، و حكم و مرجع را هم معلوم کرده است. در قانون اساسی، قومی مجریه وظایفی دارد که مشخص است. مدیریتهای عمده ی کشور، اداره ی همه ی امور اجرایی کشور و هزینه کردن بودجه ی کلان کشور، بر عهده ی قوه ی مجریه است. وظیفه ی قوای مقننه عبارت است از قانونگذاری و نظارت بر عملکرد مسئولان دولتی. وظیفه ی قوه قضائیه عبارت است از تعقیب متخلفان از قانون و احقاق حق، تا کسی به کسی ظلم و تعدی و تجاوز نکند. اگر هر کدام از قوا بخواهند وظایف خود را انجام دهند، آنقدر کار و جهاد خداپسند در این مجموعه وجود دارد که دیگر وقتی باقی نمیماند. وظیفه ی رهبری هم در قانون معلوم شده است. رهبری در کارهای اجرایی کشور هیچ دخالت مستقیمی نمیکند؛ نه در قوه ی مجریه، نه در قوه قضاییه و نه در قوه ی مقننه. مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخص میکند؛ که همه ی قوانین، مقررات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همه ی بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقت اجرا شود. و من به شما عرض کنم، هرجایی که این سیاستها اجرا شده، کشور سود کرده است؛ اما در طول سالهای گذشته هر جا از این سیاستها تخلف شده، کشور ضرر کرده است؛ که گاهی ضررش را فهمیده اند، گاهی هم بعد از گذشت مدتی ضررش را فهمیده اند. بنابراین حضور رهبری، جدی است.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 8/8/1380)
لزوم یکپارچگی و وحدت مسئولان در برابر دشمن
ما در داخل کشورمان کم گرفتاری نداریم. ریشه ی گرفتاریها از دو چیز است: اول، از غفلتها و کوتاهیها و تنبلیها و احیانا بدعمل کردنهای خود ماست؛ در رابطه ی با اموال عمومی، در رابطه ی با تجمل گرایی، در رابطه ی با پاسخگویی به مردم در دستگاههای مختلف. ریشه ی دوم، دشمنانی هستند که از همین مایه ها و زمینه ها سوء استفاده میکنند؛ بر این مردم تنگ میگیرند؛ تهدید میکنند، ایجاد اختلاف میکنند؛ دودستگی می اندازند؛ محاصره ی اقتصادی میکنند. مردم، یکپارچه و مؤمنند؛ اگر بزرگان و مسئولان کشور هم یکپارچه و یک دست باشند، دشمن جرات نمیکند. در این صورت، دیگر هیچ تلاشی علیه این ملت و این کشور به ثمر نمیرسد. این اختلافات را رها کنند. بزرگان بایستی کوچکترها را طریق مستقیم و راه راست بکشانند. آنها اگر اشتباهی میکنند، نبایستی اشتباه را برایشان توجیه کنند و خودشان هم دنبال سر آنها راه بیفتند، یا احیانا آنها را به اشتباه بکشانند. نتیجه ی این اختلافات، همین چیزهاست. بعضیها هم همشان این است که بنشینند و ذهن و چشم و دست و قلم و زبان مصرف کنند، برای اینکه آتش اختلافی بیفروزند و به اسم مسائل خطی و حزبی و گروهی و جناحی، دو دسته را به جان هم بیندازند! این کارها را باید رها کنند.(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 11/12/1378)