فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

مسئولان مردم گرا؛ نقطه ی تهاجم دشمن

نقطه ی دیگری که برای دشمن بسیار مهم است، موضوع مردمی بودن دولت و مجلس و مسئولان کشور است. در کشورهایی که مثلا دمکراسی وجود دارد، اگر شما نگاه کنید، میبینید غالبا دولتمردان یا از سرمایه داران و یا وابسته به سرمایه دارانند و مجلسهایشان را غالبا افراد متنفذ، پولدار، قدرتمند و زور دار پر میکنند. در کشورهایی هم که دم از دمکراسی میزنند، وضع به همینگونه است. در کشورهای معروف و نام آشنای جهان، غالب کسانی که در رأس حكومتها قرار میگیرند از خانواده ها و قشرهای شناخته شده ی سیاسی، مالی، نظامی و یا اشخاص وابسته به طبقات دارای زر و زورند. در ایران اسلامی اینگونه نیست. مجلس شورای اسلامی متکی به عناصری از متن مردم است. یک معلم، یک کشاورز، یک روحانی، یک پزشک، یک کاسب یا یک دانشجو، به یک منطقه ی انتخاباتی رفته است و مردم او را شناخته اند، به او رای داده اند و به مجلس شورای اسلامی وارد شده است. دولت جمهوری اسلامی نیز همینطور است. کسانی که در رأس مسئولیتهای دولتی قرار دارند، افرادی هستند که عمر و جوانی خودشان را در مبارزات و سختیها و شداید گذرانده اند.(بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه ی فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه ی شعبان 18/11/1371)

اراده ی قوی و کارآمدی مسئولان

همه ی مسئولین نظام باید به این نکته توجه کنند و به اسلام و احکام اسلام و به ارزشهای اسلامی افتخار کنند. درست است که دشمنان اسلام - یعنی دشمنان ملت ایران- این را نمیپسندند. بدیهی است شما وقتی در مقابل یک دشمنی قرار بگیرید، اراده ی قوی داشته باشید، اسلحه ی کارآمد داشته باشید، دشمن این را نمیپسندد؛ میخواهد اراده ی شما را، از شما بگیرد و شما را تضعیف کند؛ اسلحه را از دستتان بگیرد. دشمنان ایران و ایرانی میدانند که مایه ی ایستادگی و اقتدار این ملت و اراده ی مستحکم او، همین ایمان اسلامی او بود؛ میخواهند این را از او بگیرند. آنها تبلیغات جهانی را در همین جهت سازماندهی میکنند. ما باید هوشیار باشیم؛ مسئولین ما باید هوشیار باشند.(بیانات در جمع تعدادی از خانواده های شهدا 3/3/1388)

اختلاف مسئولان موجبات شادی دشمن

آنجایی که مسئولان در غیر مسائل اصلی نظام در مسائل کاری، اداری، فهم یک قانون با هم اختلاف نظری دارند، نباید این اختلاف نظر جلو چشم مردم قرار گیرد و به کوی و بازار کشیده شود. اختلاف نظر نباید نشاندهنده ی اختلاف مسئولان باشد. چرا؟ چون مردم را مأیوس و نگران و دشمن را خوشحال میکند. البته اختلاف بین مسئولان در فهم یک وظیفه، یک امر متوقع است. مثلا ممکن است رئیس جمهور محترم و رئیس محترم قوه قضاییه درباره ی نقطه ای از نقاط، دارای دو دید و دو بینش باشند و هر کدام هم برای خود استدلالی داشته باشند. بسیار خوب؛ این راه حل دارد. در قانون اساسی، راه حل اینها معین شده است. هماهنگ کننده ی سه قوه، رهبر است و رهبری میتواند این مشکلات را برطرف کند. معیار همکاری، قانون اساسی است؛ که وظایف، حکم موارد اختلاف و تنازع، و حكم و مرجع را هم معلوم کرده است. در قانون اساسی، قومی مجریه وظایفی دارد که مشخص است. مدیریتهای عمده ی کشور، اداره ی همه ی امور اجرایی کشور و هزینه کردن بودجه ی کلان کشور، بر عهده ی قوه ی مجریه است. وظیفه ی قوای مقننه عبارت است از قانونگذاری و نظارت بر عملکرد مسئولان دولتی. وظیفه ی قوه قضائیه عبارت است از تعقیب متخلفان از قانون و احقاق حق، تا کسی به کسی ظلم و تعدی و تجاوز نکند. اگر هر کدام از قوا بخواهند وظایف خود را انجام دهند، آنقدر کار و جهاد خداپسند در این مجموعه وجود دارد که دیگر وقتی باقی نمیماند. وظیفه ی رهبری هم در قانون معلوم شده است. رهبری در کارهای اجرایی کشور هیچ دخالت مستقیمی نمیکند؛ نه در قوه ی مجریه، نه در قوه قضاییه و نه در قوه ی مقننه. مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخص میکند؛ که همه ی قوانین، مقررات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همه ی بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقت اجرا شود. و من به شما عرض کنم، هرجایی که این سیاستها اجرا شده، کشور سود کرده است؛ اما در طول سالهای گذشته هر جا از این سیاستها تخلف شده، کشور ضرر کرده است؛ که گاهی ضررش را فهمیده اند، گاهی هم بعد از گذشت مدتی ضررش را فهمیده اند. بنابراین حضور رهبری، جدی است.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 8/8/1380)