نگاه امیدوارانه نه نگاه نومیدانه
عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم، یکی اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد ببینید، من در مورد بعضی تان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید- مرکز خوشبینی- مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده ای دارد» شد، به دنبالش بی عملی، به دنبالش بی تحرکی، به دنبالش انزوا است؛ مطلقا دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن میخواهد.(بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی 4/6/1388)
تقویت نظام ضربه به دشمن
عزیزان من! این آیه مربوط به یکی از جنگهای پیامبر به است: « الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا».(61) خبر میدادند که دشمن به صورت متراکم در انتظار شماست؛ بترسید! در پاسخ به این هشدار و بیم دهی- که دشمن به صورت متراکم در انتظار شماست تا ضربه را وارد کند- اینها میگفتند: « وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»(62)؛ خدا برای ما بس است و پشتیبانی او برای ما کافی است. البته «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ» را در پستوی اتاق و داخل بستر راحت نمیشود گفت. ما نه کاری بکنیم، نه تلاشی بکنیم، نه حرکتی بکنیم، نه جانی را به خطر بیندازیم، نه از آبرویی مایه بگذاریم، بعد هم بگوییم: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»! نه، خدای متعال آدمی را که در راه او مجاهدت نمیکند، کفایت نخواهد کرد. این کفایت مربوط به میدان جنگ است. ما امروز در یک میدان نبردیم؛ اگرچه نه نبرد نظامی و نبرد مرگ و زندگی. مستکبران عالم چون با اسلام و نظام اسلامی به جد دشمنند، ما هر اقدام خوبی که میکنیم، هر قانون خوبی که میگذاریم، هر اجرای خوبی که میکنیم، هر قضاوت خوبی که میکنیم، هر منش خوبی که از خودمان نشان میدهیم، هر کاری که به تقویت این نظام و تقویت اسلام منتهی میشود، اگر از ما سر بزند، وداع داریم یک ضربه به دشمن میزنیم. اینجاست که آدم میگوید: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ». پاسخ خدا هم این است که « فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ».(63).(بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام 19/4/1379)
اهمیت آرامش در مواجهه با دشمن
چون تلاش جریانهای سیاسی ضد جمهوری اسلامی و ضد این حرکت عظیم اسلامی ملت ایران و ملتهای منطقه -این جریان تبلیغاتی عظیمی که امروز به راه انداخته اند- در جهت ایجاد تلاطم- هم تلاطمهای اجتماعی و هم تلاطم روحی- است؛ یعنی دلها را مضطرب کردن، نگران و ترسان کردن که امروز سیاست کلی امپراتوری خبری در دنیا این است و تازگی هم ندارد- نه نسبت به ما در این بیست و چند سال و نه نسبت به جریان حق در طول تاریخ اسلام از اول تا امروز- لذا ملاحظه میکنید یکی از مطالبی که در قرآن روی آن بعنوان یک موضوع منفی تكیه شده، «مرجفون» است؛ یعنی همان کسانی که سعی میکنند دلها را مضطرب، پریشان و ملتهب کنند و دلهره ایجاد نمایند. آن روز این آیه ی شریفه را برای دوستان دیگری که اینجا بودند، خواندم: « الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ»(64) در مدینه ی پیغمبر جنجال درست میکردند که: «جمع شده اند و میخواهند پدرتان را در بیاورند! از بین رفتید، نابود شدید؛ تمام شد». آیه ی قرآن نازل شد که وقتی یاوه گویان و هرزه گویان و ضعیفان چنین فضایی را ایجاد میکنند و این میکروب و ویروس خطرناک ترس را در فضا میپراکنند، مؤمنان کسانی هستند که « فَزَادَهُمْ إِیمَانًا»(65)؛ ایمانشان بیشتر میشود. « وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»(66) این «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ» متعلق به اینجاست. یعنی در مواجهه با تلاطمی که دشمن میخواهد به وسیله ی امواج تبلیغاتی و روانی خود ایجاد کند، آرامش دارند. همان «سکینه» است: « هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ»(67)؛ خدای متعال آرامش به دلهای مؤمنین داد: « لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ»(68)؛ برای اینکه ایمانشان هم تقویت شود. واقع قضیه هم همین است.(بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 7/3/1382)
***
انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامه ریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد.(بیانات در دیدار کارگزاران نظام 4/10/1378)