مستحکم کردن ساخت داخلی نظام
علاج صحیح در مقابل تجاوز آمریکا، مستحکم کردن ساخت داخلی نظام است. نظامی که حقیقتا متکی به مردم است و مردم از آن دفاع میکنند، در درون خودش مستحکم است. رخنه های گوناگونی که به یک نظام صدمه میزند، بسته شده است و هیچ قدرتی نمیتواند این نظام را از بین ببرد. ما میتوانیم ساخت داخلی را مستحکم کنیم؛ همانطور که امروز هم بحمدالله مستحکم است. آمریکاییها این را میدانند؛ به طور کامل انسان میتواند این را در حرفهایشان بفهمد. آنها میدانند که وحدت این ملت، ارتباطش با اسلام، استحکام پیوند بین نظام و مردم با توجه به مبانی دینی و نقش ارزشهای دینی در این رابطه، به چه کیفیتی است؛ میخواهند اینها را از بین ببرند. ما بنشینیم و تماشا کنیم که اینها بیایند یکی یکی این پیوندهای مستحکم را ببرند؟ یعنی در واقع سنگرهای ملت ایران و سنگرهای نظام اسلامی را یکی یکی از سر راه بردارند و بعد راحت حمله کنند. یکایک ملت ایران وظیفه دارند تا آنجایی که میتوانند، استحکام درونی نظام را که به همبستگی ملت، همبستگی دلها، همبستگی ملت با مسئولان نظام و وحدت کلمه در مجموعه ارکان نظام وابسته است، حفظ کنند.(بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/2/1382)
پایبندی به مبانی انقلاب خلاف خواست دشمن
بعضیها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بین المللی، میخواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند. این نمیشود؛ این نمیشود. این نشانه ی بی صبری و نشانه ی خسته شدن است. گاهی این خسته شدن را -که خودشان خسته شده اند- به مردم نسبت میدهند: مردم خسته شده اند! نه، نخیر، مردم آن وقتی که احساس کنند مسئولین کشور با سربلندی مسلمانی و عبودیت خودشان را اعلام میکنند، خوشوقت میشوند؛ خوشحال میشوند. این مردم، مسلمانند. حرکت مردم هم بخاطر همین بود. این مردم مگر همان مردمی نیستند که انقلاب کردند؟ شعارهای انقلاب چه بود؟ این مردم مگر همان مردمی نیستند که هشت سال این جنگ مظلومانه را اداره کردند؟ همین مردم اداره کردند. مگر مردم دیگری هستند؟ غیر از آن مردمی که توی این کشور این کارهای بزرگ را انجام دادند، کدام مردم این کارها را کردند؟ پریشب تلویزیون فرمایش امام را راجع به مرحوم آیت الله طالقانی نقل میکرد، که دیدم واقعا سر تا پای بیانات امام، اول تا آخر، کلمه کلمه اش، نکته و حکمت است۔ رحمت و رضوان خدا بر او باد- ایشان در سخنرانی به مردم مطلبی به این مضمون میفرمود که نگاه کنید ببینید مردم در تشییع جنازه ی آقای طالقانی چه گفتند؟ گفتند ای نایب پیغمبر ما، جای تو خالی. عزاداری آنها برای نایب پیغمبر است؛ مساله ی نیابت پیغمبر مطرح است؛ عالم دین. این نکته را امام از حرف مردم استفاده میکند و به ما تحویل میدهد. این درست است. مردم، پایبند اسلامند در کنار مردمداری، در کنار مردمی بودن، برای مردم دل سوزاندن برای مردم کار کردن، به آرای مردم اهمیت گذاشتن، به احساسات و عواطف مردم اهمیت دادن؛ این است مردمی بودن. وقتی مردم بینند شما که مسئول جمهوری اسلامی هستید، افتخار میکنید، اعتزاز میکند به مسلمانی خودتان، به ضد استکباری بودن خودتان، به ضد استبدادی بودن خودتان و از طرفی افتخار و اعتزاز میکنید به خدمتگزاری مردم؛ با مردم هستید، با مردم انس پیدا میکنید، به مردم محبت میکنید، از مردم کمک میخواهید در مسائل گوناگون، خب، مردم خرسند میشوند؛ مردم این مسئول را دوست میدارند؛ خوششان می آید. ما وظیفه مان این است. ما حق نداریم از شعارهای انقلاب و شعارهای اسلام عقب نشینی کنیم؛ این، یک بی صبری است. این بی صبری ای است که نباید این را قبول کرد. پایبندی به شعارها برخلاف خواست دشمن، بر خلاف نظر دشمن، با حرکت کشور به سوی پیشرفت به معنای حقیقی کلمه، هیچ منافاتی هم ندارد که همیشه سعی میکردند اینجور القاء کنند که اگر اسلامی هستید، پس دیگر پیشرفت و دست یافتن به مراحل بالای رفاه مادی و پیشرفت علمی ممکن نیست؛ نخیر، درست بعكس است؛ درست بعكس است. ما پیشرفتهایمان زیاد بوده.(بیانات در دیدار روسای قوای سه گانه و مسئولان نظام 19/6/1387)
لزوم برنامه ریزی متناسب با طرحهای دشمن
ما از همه طرف، با دشمنی و خصومت دشمنان اساسی و فرهنگیمان در عالم مواجه هستیم که نگذارند چه در زمینه ی فرهنگ عمومی و ذهنیتها و عمل فرهنگی مردم و چه در زمینه ی کار مدرسی و تربیت نیروی انسانی، به مقاصد خودمان برسیم. ما باید متناسب با دشمنی و خصومت دشمن، برنامه ریزی کنیم. در مسأله ی فرهنگ عمومی، همین که مشاهده میکنیم در جامعه ی ما - مثلا در پیچ و خم ادارات و دستگاههای دولتی و بخصوص در بعضی از ارگانها که شکایت زیادی از آنها میشود- کارهای مردم روان انجام نمیگیرد و امروز و فردا میشود و دردمندانه و دلسوزانه با کار مردم برخورد نمیگردد، بخاطر یک نقص و بیماری فرهنگی است. یا اگر مشاهده میکنیم که افراد کارآمد فکری ما در دانشگاهها و کارگاهها و مراکز تحقیق، به نوآوریهایی که برای یک محقق، نان و آب و شهرتی ندارد، اما زحمت زیادی دارد، کمتر تن میدهند و به کارهای آسانتر و سهلتر تسلیم میشوند، یک بیماری فرهنگی است.(بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 21/9/1368)