فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

توانایی غلبه ی نظام اسلامی بر تهدیدات دشمن

نقطه ی مثبت و نقطه ی قوت نظام این است که نظام ثابت کرده است که توانایی غلبه بر تهدیدها را دارد؛ این خیلی چیز مهمی است. ما در طول این سی و دو سال تهدیدهای فراوانی داشتیم تهدید سیاسی، تهدید امنیتی، تهدید نظامی، تهدید اقتصادی لازمه ی این تهدیدها این بوده است که نظام ضربه بخورد. البته آنها میخواستند نظام را ساقط کنند - حالا این دور از دسترسشان بود - لااقل نظام را عقب نگه دارند، کشور را عقب نگه دارند. نظام بر همه ی این تهدیدها غلبه پیدا کرده است؛ یک نمونه اش جنگ تحمیلی بود، یک نمونه اش حرکات آمریکاییها بود، یک نمونه اش تحریمهای گوناگون بود. بعضی از اینها مستقیما از طرف بیگانگان بود؛ مثل تحریمها. تحریمها سالهای متمادی وجود داشته است، اما سالهای اخیر شدت پیدا کرده؛ خودشان گفتند تحریم فلج کننده. چه به کمک سازمان ملل- که در اختیار خودشان بود- و چه مستقلا، این تحریمها را تحمیل کردند. اینها مربوط به بیگانگان بود، که مستقیما آنها دخالت داشتند. تهدیدهایی هم بود که زمینه های داخلی داشت؛ اگرچه دشمن هم میتوانست از آنها استفاده کند؛ مثل مسأله ی قومیتها در کشور. نظام بر همه ی اینها غلبه کرد. امروز قومیتهای گوناگون کشور ما، همه برادر وار در کنار هم دارند زندگی میکنند؛ احساس اتصال به نظام و دلبستگی به نظام در همه ی آنها محسوس و مشهود است. به نظر من این یکی از مهمترین نقطه قوتهاست. ما در محاسبه ی نقاط قوت نظام باید این را در نظر بگیریم. نظامی تنها، بدون پشتیبان بین المللی، با دشمنی قدرتمندترین قدرتمندان مادی جهانی، در طول سی و دو سال با تهدیدهای متوالی و پی در پی مواجه بوده، اما بر همه ی این تهدیدها فائق آمده؛ این خیلی نقطه ی مهمی است. به نظر من نقطه ی قوت درجه ی اول نظام این است.(بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی 16/5/1390)
***
ملت ما باید قدرت و عظمتی را که در سایه ی اسلام و وحدت و مجاهدت به دست آورده، حفظ کند و بر آن بیفزاید. کمترین گرایش تسلیم آمیز به دشمن غدار، این سرمایه را که با بیشترین فداکاریها به دست آمده، بر باد خواهد داد و دشمن مستکبر را جریتر از پیش خواهد کرد.( پیام به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی 13/8/1369)
***
آن نظامی که به نام اسلام و به نام قرآن است، ولی در مقابل دشمنان خدا تسلیم میشود، دیگر جمهوری اسلامی نیست؛ جمهوری اسلامی آمریکایی است، مکتب قرآن و راه انبیا نیست. آن چیزی که در راهش جوانیها از بین رفت، جانهای طیب و طاهر از تنها خارج گردید، خونها ریخته شد، برایش زحمتها کشیده شد، این دیگر آن نخواهد بود. چهره ی جمهوری اسلامی نسبت به دشمنان خدا و متعرضان به حریم ملتها و شرف انسانیت و استقلال ملتها، چهره ی متعرض و عدم تسلیم است. ما بی اعتماد و مخالف و معارض بودیم و هستیم و خواهیم بود. سیاست جمهوری اسلامی و دیپلماسی ما، بر این پایه است.(بیانات در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران 1/5/1369)

عدم تسلیم در مقابل زیاده خواهی دشمن

خوشبختانه مسئولین کشور عزت ملی را کاملا در نظر دارند و میدانند که در مقابل زیاده خواهی دشمنان، راه نجات تسلیم شدن و عقب نشینی کردن نیست؛ اگر دشمن زورگویی و زورگیری میکند، باید در مقابل دشمن ایستاد و پیشرفت کرد. علاج ملت ایران در کسب اقتدار است؛ این اقتدار فقط به معنای اقتدار نظامی نیست؛ باید اقتدار علمی، اقتدار اقتصادی، به دست آوردن قدرت اخلاقی و اجتماعی و بالاتر از همه ی اینها اقتدار معنوی و روحی - که از اتکال به خداوند متعال برای یک ملت حاصل میشود- هم کسب کنیم.( پیام نوروزی به مناسبت حلول سال1387 1/1/1378)
***
آنچه دشمن باید بداند، این است که با تشر زدن و به کار بردن ادبیات زورمدارانه و قلدرمآبانه نمیتواند ملت ایران را وادار به تسلیم کند. آن چیزی که برای ملت ما روشن و مسلم است، این است که هر گونه سلطهی خارجی در این کشور، سعادت دین و دنیای او را تهدید و دلت و تحقیر را بر او تحمیل خواهد کرد. امروز آمریکا نه فقط با ما، بلکه با دنیا با ادبیات قلدرمآبانه حرف میزند و برای گسترش نفوذ و سلطه ی خود در دنیا، صحبت از جنگ میکند. هر ملت و دولتی که مرعوب این ادبیات و این نحوه ی برخورد شود و تسلیم گردد، قطعا گور خود را کنده و به ضرر خود اقدام کرده است.(بیانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی 14/3/1381)

نرمش نشان دادن یعنی تیز کردن آتش دشمن

اما امروز به معنای حقیقی کلمه در دنیا دشمن داریم. آیا میتوانیم دشمن را از دشمنی منصرف کنیم؟ این یک سؤال است. آیا میتوانیم با دشمن مقابله کنیم؟ این هم سؤال دیگری است. پاسخ به این سؤالها را باید داد. هر انسان صاحب آگاهی از مسائل سیاسی عالم، میتواند پاسخ این سؤالها را با تأملی نه چندان دشوار پیدا کند.
سؤال دوم مطرح میشود: آیا امکان رفع این دشمنی هست یا نه؟ این سؤال مهمی است. اگر انسان بتواند یک دشمن را هر چه هم بدخواه و بددل از دشمنی منصرف کند، این یک پیروزی است. آیا امکان رفع این دشمنی هست یا نه؟ اینکه بعضی بردارند طبق میل دل کارشناسان سیای امریکا، دم از نزدیکی و مذاکره و ارتباط بزنند و فضا را عادی سازی کنند، این بزرگترین توهین و خیانت به این مردم است. اگر قرار است سخن از رفع دشمنی دشمنان سوگند خورده بر زبان آورد، باید آن روزی باشد که این کشور از لحاظ اقتصادی پایه های خودش را مستحکم کرده باشد؛ محرومیتها را رفع کرده باشد؛ این نسبت بیکاری را از بین برده باشد؛ آینده ی جوانها را روشن کرده باشد؛ جوان تحصیلکرده و فارغ التحصیل دغدغه ی معاش و دغدغه ی کار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگی این کشور بتواند هنرمندانی تربیت کند که بر طبق منافع و مصالح ملی، سینمای کشور را اداره کنند؛ هنر کشور را اداره کنند؛ مطبوعات کشور را اداره کنند. اگر اینطور شد، آن وقت نوبت این خواهد رسید که برای رفع دشمنی فکر کنیم؛ والا در غیر آن صورت، هرگونه نزدیک شدن به دشمن، هر گونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تیز کردن آتش دشمنی و ستمگری دشمن است.
سؤال سوم؛ آیا اکنون که ما با چنین دشمنانی در این سطح مواجهیم، امکان دفاع از خود، یا ضربه به دشمن، یا جلوگیری از ضربهی دشمن را داریم یا نه؟ این هم سؤال مهمی است. پاسخ من این است که آری، داریم. نه اینکه بخواهم شعار بدهم. امروز در میان کشورهایی که من در این منطقه میشناسم کشورهای خاورمیانه، کشورهای خلیج فارس، کشورهای شرق آسیا، کشورهای آسیای میانه و تازه استقلال یافته هیچ کشوری جز ایران این توان را ندارد. البته کشورهای بزرگی هم هستند که آنها هم به دلایل دیگری این توانایی را دارند؛ اما دلایل ما ویژهی خود ماست؛ ما کاملا این امکان را داریم. .(بیانات در دیدار گروه کثیری از جوانان استان اردبیل 5/5/1379)