فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

بی ایمانی، نقطه ضعف دشمن

برادران عزیز ما این نکته را بدانند که دشمن بخاطر بی ایمانی به حقیقت و بخاطر تهیدست بودن از حق، علیرغم تجهیزات ظاهری اش، کاملا آسیب پذیر و ضعیف است. ما این را در طول جنگ تحمیلی و در همین دریاها، بارها و بارها تجربه کرده ایم. امروز ما به طور آشکار و اعلام شده، جنگی علیه خودمان سراغ نداریم؛ اما تهدیدهایی هست که هوشیاری و آمادگی ما را ایجاب میکند. هرچه میتوانید، این مانور را قویتر و هماهنگتر انجام بدهید، تا کاراییها بالا برود.(بیانات در میدان صبحگاه ناوگان منطقه ی یکم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 24/9/1369)
***
شما در آنجایی که باید طبق تکلیف شرعی عمل کنید، هیچ ملاحظه نکنید که کسی خواهد گفت، برو تند عمل کن، این چه ملاحظه ای است که میکنی. ابدأ. در میدان جنگ هم وقتی با دشمن طرفید، آنجایی که باید خشونت بکنید، به تکلیف شرعی خود عمل کنید و ملاحظه نکنید که کسی شما را بر تندی ملامت بکند؛ باید حد را بشناسید.(بیانات در دیدار با فرماندهان و جمعی از پاسداران کمینه های انقلاب اسلامی 10/10/1369)

کوتاه شدن دست دشمن، سنت الهی

این، سنت خداست. مال زمان ما هم نیست. در هر زمانی که عده ای از مؤمنین به اقامه ی دین کمر ببندند، خدا به آنها توفیق خواهد داد. این وعدهی صریح قرآن و سنت لایتغیر الهی است. امروز عده ای به اقامه ی این دین، برافراشتن پرچم دین و تحکیم احکام و قوانین آن کمر بسته اند؛ خدای متعال هم اراده اش بر این قرار گرفته است که این خواست را منجز و دست دشمن را کوتاه کند و کوتاه هم خواهد کرد. نگرانی ندارد که کسی در گوشه و کنار، نگران این مسائل باشد. بحمدالله، کشور در حال عزت کامل، در جهت اعتزاز بیشتر و به سمت اهداف الهی، در پیش است. هر کس مشغول انجام وظایف خود است. در این مجموعه، تلاش مقدس و مجاهدت آمیز است. مجلس هم، بحمدالله، مشغول است.(بیانات در دیدار نمایندگان دوره چهارم مجلس شورای اسلامی 8/3/1374)
***
سیاستمدارانی که دائما دم از جدایی دین و سیاست میزنند و کسانی از مدعیان دینداری که به کمک آنان شتافته و همین سخن را تکرار کند، آیا هرگز در آیات قرآن و تاریخ اسلام و احکام شریعت اندیشیده اند؟ آیا فکر کرده اند که اگر دین جدا از سیاست است، پس چرا قرآن همه ی امور سیاسی را، یعنی حکومت را، قانون را، صف بندیهای زندگی را، جنگ و صلح را، تعیین دوست و دشمن را و دیگر مظاهر سیاست را، همه و همه را به خدا و دین خدا و اولیای خدا مرتبط میکند؟ همه ی ما در مقابل اسلام و انقلاب و دین و قرآن، مسئول و مدیون و بدهکاریم، که باید این بدهکاری را ادا کنیم. امروز بحمدالله در سطح عالم، نظام جمهوری اسلامی بعنوان یک نظام مستحکم و تثبیت شده و کاملا جا افتاده معرفی شده و دشمن را دچار حیرت کرده است. این، به برکت ایمان قوی مردم و مخصوصة وفاداری عموم قشرهای ملت نسبت به امام و انقلاب است.(پیام به حجاج بیت الله الحرام 14/4/1368)

مسدود بودن راه دشمن با حاکمیت دین

در اول انقلاب، دو جریان در مقابل هم قرار گرفتند؛ یک جریان، جریان انقلاب و دین و حاکمیت قرآنی و اسلامی و مبانی دینی و ارزشهای دینی بود که امام و قاطبه ی ملت این راه را دنبال میکردند یک جریان هم جریانی بود که به حاکمیت دین خدا در این کشور راضی نبود. البته بعضی از اینها مردمانی بودند که انگیزه شان ضدیت با اصل دین بود. بعضی دیگر هم انگیزه شان حمایت از حضور آمریکا و قدرتهای بیگانه بود؛ اما به خودی خود با دین کاری نداشتند. بعضیشان على الظاهر متدین هم بودند، ولی میدانستند که وقتی نظام و دولتی براساس دین و مبانی دینی بر سر کار باشد، دخالت قدرتهای مستکبر و بیگانه امکان پذیر نیست؛ این را خوب میفهمیدند. لذا به جای اینکه در این مسأله و آن مسأله با نظام مباحثه و مجادله کنند، اصل قضیه را مورد سؤال قرار میدادند: چرا باید دین در مسائل جامعه دخالت کند؟ چرا باید متولیان امور دینی۔ یعنی علمای دین- اصلا کاری به کار جامعه داشته باشند؟ چرا باید فقه اسلام که امور زندگی مردم -اعم از دنیا و آخرت - را براساس حکم الهی معین میکند، در قانون و جعل قانون و انتخاب مسئول و امثال اینها دخالت داشته باشد؟ بنابراین، بنا کردند با اصل دین مقابله کردن. میدانستند که تا دین و حاکمیت دینی هست، از هیچ طرف راهی برای دشمن وجود ندارد. البته من خواهش میکنم که متفکران و صاحبنظران جامعه، این حرف را درست بشکافند که چرا وقتی دین هست، دشمن نمیتواند بیاید؟ یکی بخاطر خود احکام دینی و خود آیات قرآنی و خود قواره ی نظام اسلامی است که اصلا اجازه ی دخالت به مستکبر و ظالم و توطئه گر و غارتگر را نمیدهد؛ جهت دیگر این است که حالا دولتی که معتقد است نباید به بیگانگان اجازه ی ورود داد، با چه ابزاری میخواهد هدف خود را محقق کند؛ جز با ابزار مردم و اراده های مردم؟ فقط در حاکمیت دینی است که اراده ی مردم، همراه با عشق، با شور، با ارادت و با اخلاص، همه ی وجود آنها را در مقابله ی با دشمن بسیج میکند. در غیر نظام دینی، چنین چیزی ممکن نیست. این نکته ی خیلی مهمی است. راه اینکه پشتیبانی مردم را از یک نظام جدا کنند، این است که اعتقادات آنها را در دفاعشان دخالت ندهند؛ بین حضور و اراده و اعتقادات آنها۔ آن هم اعتقادات دینی- انفکاک ایجاد کنند؛ که میدانید فرق اعتقاد دینی با اعتقاد حزبی و سیاسی این است که اعتقاد دینی، ایمان است و در آن، عشق و شور هست. به هر حال، اینها با اصل دین مقابله میکردند. (بیانات در دیدار مسئولان قوه قضائیه و خانواده معظم شهدای هفتم تیر 7/4/1378)
***
اگر دشمن ملاحظه کند که در کشور ما یک گروه مؤمن، متعهد، منسجم، همدل و کارآمد بر سر کار هستند، ناامید میشود و انگیزه ی او برای دشمنی کم خواهد شد. کسانی که تفرقه ی بین مسئولان را تشویق میکنند، بفهمند چه کار میکنند. امروز سیاست دشمنان کشور این است که بین مسئولان اختلاف بیندازند. ما از گروهکهایی که یک سرشان در داخل است، یک سرشان در خارج، خبرهای ویژه داریم. برنامه ی عمده ی اینها این است که بین مسئولان کشور، با عنوانهای چپ، راست و عناوین دیگر اختلاف بیندازند. مردم وحدت مسئولان را میخواهند. مردم هرجا ببینند مسئولان با هم هستند و همدل و همزبانند و یکدیگر را تخریب نمیکنند، خوشحال و امیدوار میشوند؛ اما دشمن بعكس، ناامید میشود.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 8/8/1380)