فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

الگوگیری از سیاست پیامبر در مقابله با دشمن

در ماجرای حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مدینه به سمت مکه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره- در سال ششم از هجرت۔ حوادثی پیش آمد که از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یک طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آنها را محاصره کرده بودند؛ اینها از مدینه دور بودند. - حدیبیه نزدیک مکه است - نیروهای دشمن متکی به عقبه ی مکه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یک طرف قضیه بود که موجب اضطراب میشد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین میشد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اکرم بر طبق آن سیاست عظیم مکتوم الهی که بعد برای همه آشکار شد. در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم الله»، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مساله از این قبیل پیش آمد. این هم دلهایی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت.(بیانات در خطبه های نماز جمعه ی تهران 29/3/1388)

پیغمبر؛ الگوی مقابله و ایستادگی در برابر دشمن

ام سلمه یک شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک میریزد و استغفار میکند و عرض میکند: «اللهم لا تكلنی إلى نفسی طرفة عین أبد»( بحارالانوار، ج18، ص204) ام سلمه گریه اش گرفت. پیامبر از گریه ی او برگشت و گفت: اینجا چه میکنی؟ عرض کرد: یا رسول الله! تو که خدای متعال اینقدر عزیزت میدارد و گناهانت را آمرزیده است. « لِّیَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ»(40) چرا گریه میکنی و میگویی خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننی»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزی من را نگه خواهد داشت؟ این برای ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن انسان را محاصره کرده است، در روزی که دشمن با همه ی عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل میکند، و در همه ی حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نکردن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.(بیانات در خطبه های نماز جمعه ی تهران 5/7/1370)

چگونگی شکست مسلمانان در جنگ احد

گناهان در زندگی انسان، علاوه بر این جنبه ی معنوی، عدم موفقیتهایی را نیز به بار می آورند. بسیاری از میدانهای تحرک بشری وجود دارد که انسان بخاطر گناهانی که از او سرزده است، در آنها ناکام میشود. اینها البته توجیه علمی و فلسفی و روانی هم دارد، صرف تعبد یا بیان الفاظ نیست. چطور میشود که گناه، انسان را زمینگیر میکند؟ مثلا در جنگ أحد، بخاطر کوتاهی و تقصیر جمعی از مسلمین، پیروزی اولیه تبدیل به شکست شد. یعنی مسلمین، اول پیروز شدند، ولی بعد کماندارانی که باید در شکاف کوه مینشستند و پشت جبهه را نفوذناپذیر میکردند، به طمع غنیمت، سنگر خودشان را رها کردند و به طرف میدان آمدند و دشمن هم از پشت، آنها را دور زد و با یک شبیخون، حمله ای غافلگیرانه کرد و مسلمانان را تار و مار نمود. شکست أحد، از اینجا به وجود آمد. در سوره ی آل عمران، شاید ده، دوازده آیه یا بیشتر، راجع به همین قضیه ی شکست است. چون مسلمانان از نظر روحی به شدت متلاطم و نا آرام بودند و این شکست برایشان خیلی سنگین تمام شده بود، آیات قرآن هم آرامششان میداد، هم هدایتشان میکرد و هم به آنها تفهیم مینمود که چه شد شما این شکست را متحمل شدید و این حادثه از کجا آمد. بعد به این آیه ی شریفه میرسد که میفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا»(41) یعنی اینکه دیدید عده ای از شما در جنگ احد، پشت به دشمن کردند و تن به شکست دادند، مساله ی اینها از قبل زمینه سازی شده بود. اینها اشکال درونی داشتند. شیطان اینها را به کمک کارهایی که قبلا کرده بودند، به لغزش وادار کرد. یعنی گناهان قبلی، اثرش را در جبهه ظاهر میکند؛ در جبهه ی نظامی، در جبهه ی سیاسی، در مقابله با دشمن، در کار سازندگی، در کار تعلیم و تربیت، آنجایی که استقامت لازم است، آنجایی که فهم و درک دقیق لازم است، آنجایی که انسان باید مثل فولاد بتواند ببرد و پیش برود و موانع جلو او را نگیرد. البته گناهانی که توبه نصوح و استغفار حقیقی از آنها حاصل نشده باشد.(بیانات در خطبه های نماز جمعه ی تهران 28/10/1375)