فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

برکت و اهمیت اسلام در دفع دشمنان

ایران جای حساسی است؛ سرشار از منابع غنی است؛ سرشار از ثروت است؛ سرشار از ثروت فرهنگی است و موقعیت بسیار مهم سوق الجیشی دارد؛ لذا به این آسانی دلشان نمی آید که از آن دست بکشند. تلاش میکنند که بر گردند و مجددا سلطه پیدا کنند و همان منافع نامشروع را از این کشور ببرند. پول و عامل نظامی و عامل تبلیغاتی را به کار انداخته اند. ملت هم ایستاده است، بسیج هم ایستاده است، نیروهای مؤمن هم ایستاده اند، دولت هم ایستاده است، مسئولان هم ایستاده اند؛ همه ایستاده اند. مگر امروز کسی جرأت میکند بر خلاف نظر این مردم که اسلام را میخواهند و با دشمن اسلام دشمنند. حرکتی انجام دهد؟ امروز همه ی جوانان ما، پیران ما، دانشجویان ما، روحانیون ما، بزرگان ما، كوچكان ما و قشرهای مختلف ما۔ مگر من شذ و ندری که دل به زندگیهای رنگ و لعابی دروغین غرب بسته باشند - فهمیده اند که سعادتشان در این است که اسلام را با بصیرت و با روشنبینی و خردمندی بفهمند و آن را به کار گیرند تا بتوانند از دشمنیها بکاهند دشمنیها را دفع کنند. این همان بسیج است؛ حقیقت بسیج یعنی این ارتش بیست میلیونی که امام فرمودند، یعنی این.(بیانات در دیدار گروه کثیری از پاسداران و بسیجیان به مناسبت میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار 2/9/1377)

الگوگیری از سیاست پیامبر در مقابله با دشمن

در ماجرای حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مدینه به سمت مکه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره- در سال ششم از هجرت۔ حوادثی پیش آمد که از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یک طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آنها را محاصره کرده بودند؛ اینها از مدینه دور بودند. - حدیبیه نزدیک مکه است - نیروهای دشمن متکی به عقبه ی مکه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یک طرف قضیه بود که موجب اضطراب میشد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین میشد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اکرم بر طبق آن سیاست عظیم مکتوم الهی که بعد برای همه آشکار شد. در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم الله»، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مساله از این قبیل پیش آمد. این هم دلهایی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت.(بیانات در خطبه های نماز جمعه ی تهران 29/3/1388)

پیغمبر؛ الگوی مقابله و ایستادگی در برابر دشمن

ام سلمه یک شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک میریزد و استغفار میکند و عرض میکند: «اللهم لا تكلنی إلى نفسی طرفة عین أبد»( بحارالانوار، ج18، ص204) ام سلمه گریه اش گرفت. پیامبر از گریه ی او برگشت و گفت: اینجا چه میکنی؟ عرض کرد: یا رسول الله! تو که خدای متعال اینقدر عزیزت میدارد و گناهانت را آمرزیده است. « لِّیَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ»(40) چرا گریه میکنی و میگویی خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننی»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزی من را نگه خواهد داشت؟ این برای ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن انسان را محاصره کرده است، در روزی که دشمن با همه ی عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل میکند، و در همه ی حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نکردن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.(بیانات در خطبه های نماز جمعه ی تهران 5/7/1370)