امام على علیه السلام ؛ الگوی نهراسیدن از دشمن
از آمریکا نباید ترسید، و ملت ایران نمیترسد. با این روح شجاعت، با این توکل به خدا، با این حماسه و شوری که در اقشار ملت ما۔ بخصوص در جوانان ما - هست، این ملت پیروز خواهد شد؛ به اهداف خود خواهد رسید و دشمنان را به زانو در خواهد آورد. هیچ دشمنی نمیتواند ملت ایران را از پیمودن این راهی که اسلام در مقابل او گذاشته است، باز دارد. فقط این نکته را بایستی به یاد داشت که مثل علی بن ابی طالب، از کثرت دشمن نباید هراس داشت.(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، در سالروز ولادت حضرت علی (ع) 29/10/1370)
امام حسین علیه السلام ؛ الگوی قیام علیه دشمن
بعد از آنکه اسلام، اشرافیت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه ی اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمتها و عناوین اسلامی- پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر در کارهای ناشایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه ی دخترانشان، به جای آن مهرالسنه ی چهارصد و هشتاد درهمی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و امیر المؤمنین علیه السلام و مسلمانان صدر اسلام مطرح میکردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلا مصعب بن زبیر و از این قبیل. وقتی میگوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود- دنیازدگی شهوت زدگی- را که متأسفانه مهلک هم هست، همینطور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدا میکرد که به سراغ مخالفت با دستگاه یزیدبن معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتفاق می افتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه ای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه ی راحت طلبی فسادپذیر رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین بن على علیه السلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ اما مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلختر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حال عکس العمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطر بزرگ است. پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه السلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه السلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است. اینکه «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته»؛(37) اینکه از قبل از ولادت آن بزرگوار «بكته السماء و من فیها والأرض ومن علیها»؛ حسین بن على علیه السلام را در این عزای بزرگ مورد توجه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است. لذا شما امروز وقتی نگاه میکنید، اسلام را زنده شده ی حسین بن علی علیه السلام میدانید. او را پاسدار اسلام میدانید.(بیانات در دیدار سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی، به مناسبت سوم شعبان 6/11/1371)
درسهای عاشورا، مقابله با دشمن
عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار میگیرند. درس میدهد که جبهه ی دشمن با همه ی تواناییهای ظاهری، بسیار آسیب پذیر است. (همچنانکه جبهه ی بنی امیه، به وسیله ی کاروان اسیران عاشورا، در کوفه آسیب دید، در شام آسیب دید، در مدینه آسیب دید، و بالأخره هم این ماجرا، به فنای جبهه ی سفیانی منتهی شد.) درس میدهد که در ماجرای دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بی بصیرتها فریب میخورند. بی بصیرتها در جبهه ی باطل قرار میگیرند؛ بدون اینکه خود بدانند. همچنانکه در جبهه ی ابن زیاد، کسانی بودند که از فساق و فجار نبودند، ولی از بی بصیر ت ها بودند.(بیانات در دیدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته های عاشورای نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور، در سالروز شهادت امام سجاد (ع) 22/4/1371)