دشمن و تشکیل ناتوی فرهنگی
ما در تحولات بنیانی اساسی جامعه، به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه نیاز داریم، پافشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقل ملی خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسأله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد، که حالا بعد ممکن است اشاره ای بکنم.
از این خطرناکتر، این است که سررشته ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات میخواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلا ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه های عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء میکرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت میکردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، به راحتی این کار را انجام میدادند؛ بی اعتنایی به هویتهای ملی و مبانی فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را میکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر میکردند. آن وقت همیشه لشکری هم از امکانات فرهنگی و رسانه ای و روزنامه های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش میشود و من پریروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم - گزارشی از تشکیل «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا بعنوان مقابله ی با شوروی سابق یک مجموعه ی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه ی خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده میکردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون - که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها۔ در جهت مشخصی حرکت میکنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند.(بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان سمنان 18/8/1385)
نیرنگ دشمن در القای تفکرات غلط
ما صریحا به همه ی ملتهای جهان اعلام میکنیم که تفکر «خاتمه یافتن دوران امام خمینی» که دشمن با صد زبان سعی در القای آن دارد، خدعه و نیرنگی استکباری بیش نیست و علی رغم آمریکا و همکارانش، امام خمینی در میان ملت خود و جامعه ی خود حاضر است و دوران امام خمینی ادامه دارد و خواهد داشت. راه او راه ما، هدف او هدف ما، و رهنمود او مشعل فروزنده ی ماست.(پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 10/3/1369)
انزوای مجموعه های مؤمن؛ از برنامه های دشمن
یکی از کارهای دشمن، این است که این مجموعه های مؤمن را منزوی کند. جوان، بی تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور مثلا در یک مرکز فرهنگی کشور- دو نفر به او اخم کردند، به او بی اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر میگذارد و او را کند میکند. یا مثلا وقتی ببیند که در مجلات به اصطلاح ادبی و هنری کشور، چهره های مخالف با این روش و خط را، بزرگ میکنند، برجسته میکنند، تعریف میکنند، این جوان دلش آب میشود و روحیه اش را از دست میدهد. وقتی یک فیلمساز، اثرش را به مراکزی میبرد که میتوانند از او استفاده کنند و کاری کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بی اعتنایی به او میگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. اینطورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایی که از لحاظ مایه های هنری از کار او کمتر است اما چون مایه ی اسلامی ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان به خودی خود، منزوی و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم برای این جوانان مؤمن و انقلابی، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خورده ام که چرا باید به جوانان به این خوبی، بی اعتنایی شود!؟ اینها هیچ چیزشان از آن کسانی که در جاهایی بعنوان هنرمند معروف شده اند، کمتر نیست. در بسیاری از امور، از آنها خیلی هم بهترند. اما به اینها بی اعتنایی میشود. وقتی که انسان مطلب را به درستی کاوش میکند، میبیند سر رشته میرسد به اراده ی خباثت آمیزی در نقطه ای! مسئولین هم متوجه نیستند. مسئولین فرهنگی، مردمان خوبی هستند؛ اما در سطوح بالا، از کارهایی که در سطوح متوسط انجام میگیرد، بیخبرند. لذا، این جوان، این مجموعه ی جوانان و این جریانها را، ناامید میکنند.(بیانات در دیدار وزیر، معاونین و روسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور 21/5/1371)
داشتن استدلال دشمنان برای حمله به جمهوری اسلامی
آنها (دشمنان) برای حمله ی به جمهوری اسلامی استدلال دارند. به نظر من استدلالشان از دیدگاه آنها استدلال تامی است. در یک نقطه ی بسیار حساس جهان از لحاظ جغرافیایی، یعنی این نقطه ی خاورمیانه، خلیج فارس، دریای سرخ، شمال آفریقا، بخشی از مدیترانه - این حوزهی عظیمی است دیگر - مجموعه ی امت اسلامی واقع شده. الآن شما ببینید از این پنج تا، شش تا گذرگاه آبی حساس حیاتی که در دنیا وجود دارد، سه تایش توی این منطقه است: تنگه ی هرمز است، کانال سوئز است، باب المندب است. اینها گذرگاههای مهمی است که تجارت جهانی متوقف به اینهاست. شما نقشه ی جهان را بردارید جلوی رویتان نگاه کنید، خواهید دید که این چند تا مرکز چقدر برای ارتباط تجاری و ارتباط اقتصادی دنیا مهم است. بنابراین، این منطقه، منطقه ی حساسی است. حالا در این منطقه ی بسیار حساس، یک قدرتی دارد قد میکشد و روزبه روز خودش را بیشتر نشان میدهد. این قدرت با همه ی خواسته های استکباری و دستگاههای کمپانیها و شبکه های عظیم اقتصادی مفسد فی الارض مخالف است؛ با نظام سلطه مخالف است، با سلطه گری مخالف است، با ظلم مخالف است؛ خب، این خیلی برای دستگاه استکبار مهم است. دستگاه استكبار فقط ایالات متحده ی آمریکا نیست، یا فلان رئیس جمهور و فلان دولت آمریکا یا فلان کشور اروپایی نیست دستگاه استکبار یک شبکه ی عظیمتری است که شامل اینهاست؛ شبکه ی صهیونیستی هست، شبکه ی تجار اساسی بین المللی هست، مراکز پولی عظیم دنیا هست؛ اینها هستند که مسائل سیاسی دنیا را دارند طراحی میکنند؛ دولتها را اینها می آورند، اینها میبرند. این مجموعه که تویش دولت ایالات متحده هست، دولتهای اروپایی هستند، خیلی از این نفتخوارهای ثروتمند منطقه ی خودمان هستند، با یک چنین قدرت رو به رشد رو به اعتلای در حال قدکشی به شدت مخالفند؛ بنابراین هرچه بتوانند، در مقابله ی او کار میکنند. توی این سی سال هم بیکار نماندند، هرچه بگذرد هم باز بیکار نمیمانند؛ مگر آن وقتی که شماها همت کنید؛ شما جوانها کشور را از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ امنیتی به نقطه ای برسانید که امکان آسیب پذیری اش نزدیک به صفر باشد؛ آن وقت کنار میکشند و توطئه ها تمام خواهد شد.(بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی 4/6/1388)