اسلام منهای سیاست و روحانیت دو نکته ی اساسی در برنامه ریزی دشمنان
دشمنان دو نکته ی اساسی را در باب دین دارند دنبال میکنند؛ چون دیده اند که این دو نقطه در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است: یکی مساله ی اسلام منهای روحانیت است؛ چون دیده اند که روحانیت در مساله جامعه ی ایرانی چه تأثیر شگرفی را به وجود آورد و بر حرکت مردم گذاشت. البته از قبل از انقلاب هم این زمزمه ها را میکردند. حضور روحانیون در انقلاب و پیشروی آنها در انقلاب، موقتا این معنا را از صحنه خارج کرد؛ اما باز شروع کردند. یکی هم اسلام منهای سیاست است، جدایی دین از سیاست است. اینها از جمله ی چیزهایی است که امروز دارند با اصرار فراوان در مطبوعات، در نوشته جات، در وسایل اینترنتی ترویج میکنند. مسأله برای آنها اهمیت دارد. این را توجه داشته باشیم؛ هر آنچه را که دشمن بر روی آن تکیه میکند و نقشه ی راه دشمن و طرح کلی دشمن بر روی آنها متمرکز است، او میتواند برای ما هم یک طرح کلی و نقشه ی راهی را در اختیار بگذارد. همان چیزی را که آنها آماج حمله قرار میدهند، ما باید توجه داشته باشیم و بدانیم که آنها را بایستی حفظ کنیم، باید بر روی آنها تکیه کنیم: حضور مردمی و معارف دینی و اسلامی.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم 27/7/1389)
* * *
در حالی که دشمنان اسلام و دشمنان امت اسلامی صد سال – تقریبا - علیه اسلام و علیه روحانیت تبلیغ کردند و تلاش کردند و در حالی که پنجاه سال یک رژیم وابسته ای در این کشور منافع ملت ایران را در مقابل دشمنان و بیگانگان قربانی کرد و کشور را به طور کامل وابسته ی به اجانب قرار داد - رژیم پهلوی۔ امام بزرگوار با پرچم اسلام، با پرچم ضدیت با سلطه و سلطه گرایی در این کشور قیام کرد و این کار بزرگ را به ثمر رساند. انقلاب اسلامی با همه ی انقلابهای دیگر متفاوت است؛ نه یک انقلاب صرفا معنوی و فرهنگی است، نه یک انقلاب صرفا اقتصادی است، نه یک انقلاب صرفا سیاسی است؛ یک انقلاب همه جانبه است مثل خود اسلام است. همان طوری که اسلام ابعاد معنوی و اخلاقی دارد، ابعاد الهی دارد، در عین حال ناظر به زندگی مردم است؛ بعد اقتصادی بعد سیاسی، بعد اجتماعی در اسلام وجود دارد؛ انقلاب اسلامی دارای ابعاد مختلف بود و راز ماندگاری انقلاب اسلامی و روزبه زنده تر شدن این انقلاب در سطح منطقه و جهان، همین ابعاد گوناگون آن است که با نیازهای بشر متوازن و همراه است.(بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی 14/3/1388)
سال ۵۶ که عمق توطئه ی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند، فهمیدند مسأله چیست؛ صرفا این نیست که خواسته اند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمی گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد. خون جوانان قمی در این خیابانها، در همین خیابان ارم، در خیابان چهار مردان بر روی زمین ریخته شد؛ جان دادند؛ با خون خودشان صدق سخن خودشان را اثبات کردند. در طول این سی سال بعد از پیروزی انقلاب، باز در همه ی مقاطع، این مردم مردمی هستند که با اخلاص، با صدق و صفا و با بصیرت مثال زدنی وارد میدان شدند. دشمن برای قم برنامه داشت، طرح داشت؛ اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان درباره ی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزه ی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم 27/7/1389)
اهمیت نقش رهبری در خنثی سازی توطئه دشمن
رهبری، یعنی آن نقطه ای که هرجا دولت- هر دولتی در ایران - مشکلی داشته باشد، مشکلات لاعلاجش به دست رهبری حل میشود. توجه کنید؛ هر جا که تبلیغات دشمن کاری کند تا مردم را به دولتها بدبین سازد، اینجا نقش رهبری است که حقیقت را برای مردم، روشن، و توطئه ی دشمن را برملا میکند. این چند ساله ندیدید که درباره ی دولتها، دولتمردان و مسئولان چه میکردند و چگونه سعی مینمودند که تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگونی را رایج کنند تا مردم را مأیوس نمایند؟ آنجایی که میخواهند مردم را مأیوس کنند، رهبری است که امید به مردم میدهد. آنجایی که میخواهند یک توطئه ی سیاسی بین المللی برای ملت ایران به وجود آورند، رهبری است که قدم جلو میگذارد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه قرار میدهد - مثل همین قضیه ی اخیر اروپا که ملاحظه کردید - و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند. آنجایی که میخواهند در بین جناحهای گوناگون مردم، اختلاف ایجاد کنند، رهبری است که می آید مایه ی الفت و مانع از تفرقه میشود.(بیانات در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج 5/9/1376)
الگوسازی دشمن در جوامع مختلف
امروز سعی میشود در زمینه های گوناگون برای جوامع مختلف الگو تراشیده بشود. حقیقتا سیاستهایی این را دنبال میکنند. وقتی شما میبینید فرضا یک موجود منحرف دوجنسی بدون اینکه یک هنر فوق العاده برجسته ای داشته باشد، یکهو اول در تمام رسانه های آمریکایی و بعد غربی، اسم و رسم پیدا میکند و مجلات معتبر و پرتیراژ غربی عکسهای او را، زندگینامه ی او را، سنین مختلف او را، شکلهای گوناگون زنانه و مردانه ی او را منعکس میکنند، این را نمیشود حمل بر یک امر تصادفی کرد؛ این، فکر شده است. اینها الگوسازیهایی است برای منحرف کردن نسلهای بشری. آماج حمله هم فقط ایران نیست. با مشاهده ی این چیزها، در ذهن انسان تأیید میشود آن چیزی که سالها قبل بعنوان پروتکلهای صهیونیستی در دنیا منتشر شد و به زبانهای مختلف ترجمه شد؛ که یکی از مواد آن پروتکلها این بود که باید نسلهای بشری از رویه ها و روشهای انسانی متعارف دور بشوند؛ دچار انحرافات اخلاقی بشوند. حالا هدف چیست، جای بحث فراوانی دارد. یکی از اصول کارهای فراهم کنندگان این تفکر انحرافی و خطرناک صهیونیستی، همین بوده. انسان روزهای اول شاید باور نمیکرد، اما بتدریج انسان باور میکند. میخواهند الگوسازی کنند؛ حالا این نوع بدترش است، اما شکلهای گوناگون دیگری هم دارد. ما نیاز داریم برای جوان خودمان، برای نسل نونهال خودمان، الگوهایی را از بخشهای مختلف مشخص کنیم؛ آن کس که علاقه ی به علم دارد، آن کس که علاقه ی به هنر دارد، آن کس که علاقه ی به ادبیات دارد، آن کس که علاقه ی به تاریخ دارد، آن کس که علاقه ی به کارهای عملی دارد، آن کس که علاقه ی به کشاورزی یا صنعت یا فناوری دارد، هرکدام بتوانند الگوهای شایسته ی خودشان را پیدا کنند. این یکی از کارهای لازم ماست، که تشکیل این جلسات به ما کمک میکند.(بیانات رهبر معظم انقلاب در دبدار با نخبگان و برگزیدگان علمی استان کرمانشاه26/7/1390)