حمله ی دشمن به مسلمات اسلامی و خدشه کردن چهره ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله
دشمنان، «ولایت مطلقه» را به معنای «استبداد» گرفته اند؛ یعنی میل فقیه عادل به صورت دلبخواه. این معنا در دل خودش یک تناقض دارد: اگر عادل است، نمیتواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل میکند، پس عادل نیست. دشمنان، این را ملتفت نمیشوند و این معنا را نمیفهمند. این نیست مساله ی «ولایت مطلقه» که فقیه هر کار دلش خواست، بكند؛ یک وقت یک چیزی به نظرش رسید که باید این کار انجام بگیرد، فورا انجام دهد؛ قضیه این نیست. قضیه این است که یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام وجود دارد که میتواند در آنجایی که لازم است، مسیر را تصحیح و اصلاح کند، بنا را ترمیم کند. البته در اینجا هم خطری که وجود دارد - که باید از این خطر بر حذر بود۔ این است که ما تصور کنیم این انعطاف بایستی تحت تأثیر فشارهای بیرونی و تغییر در جهت انعطاف به قالبهای غربی باشد. سر قضیه ی قصاص به ما اعتراض میکنند و فشار می آورند، سر قضیه ی دیه به ما فشار می آورند، سر قضایای گوناگون در مسائل مختلف به ما فشار می آورند؛ لذا ما تسلیم شویم؛ انعطاف به این معنا باشد. نه، این انحراف است؛ این انعطاف نیست. باید توجه کنیم، همان آیه ی شریفهی «و ان تطع اکثر من فی الارض» اینجا هم جاری است. نباید بخاطر اینکه رادیوهای بیگانه و تبلیغات خصمانه و اتاقهای فکر دشمن و کمربسته ی علیه نظام اسلامی، راجع به فلان حکم، راجع به فلان مبنا اعتراض میکنند، فریاد میکشند، ما بیاییم بگوییم حالا تجدیدنظر کنیم برای اینکه با دنیا هماهنگ شویم؛ نه، این خطاست، این انحراف است؛ به این انحراف نباید دچار شد.(بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 17/6/1390)
***
بعد از دوران قرون وسطی که در دنیای مغرب زمین و مسیحیت تهاجم تبلیغاتی وسیعی نسبت به شخصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله انجام گرفت و دشمنان سوگندخورده ی اسلام فهمیدند که یکی از راههای مبارزه با اسلام این است که چهره ی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله را مخدوش بکنند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوه های مختلف، روی امحای شخصیت پیامبر از ذهنهای آزادگان عالم کار کرده است، مردم بسیاری در دنیا هستند که اگر پیامبر اسلام را به همان اندازه ای که مسلمانها میشناسند یا حتی کمتر از آن بشناسند- یعنی حقیقتا فقط شبحی از آن چهره ی منور بر دلهای آنان آشکار بشود - عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامی تضمین خواهد شد. ما باید روی این مسأله کار کنیم.(بیانات در دیدار با میهمانان کنفراس وحدت اسلامی، روحانیون و مسئولان و ائمه جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهای کردستان و کرمانشاه و جمعی از اقشار مختلف مردم 24/7/1368)
کمرنگ کردن آرمانهای الهی
اگر این ملتی که با نیروی ایمان و با شجاعت ناشی از ایمان توانسته کار بزرگی را انجام دهد، یک دشمن داشته باشد، این دشمن چه میکند؟ خودتان فکر کنید. راه غلبه ی دشمن بر چنین ملتی چیست؟ راه غلبه ی دشمن این است که این عامل معنوی را از این ملت بگیرد. این دشمن میداند که تا وقتی در این مردم، همان روحیه ی ایمان۔ آن اخلاص ایمانی، آن شجاعت ایمانی، آن دلبستگی به هدفها- باشد، این ملت قابل دسترسی نیست. چه کار باید بکند؟ باید تلاش کند تا ایمان را در آنها ضعیف کند؛ آرمانهای الهی را در ذهن آنها کمرنگ کند؛ میان آنها و آن آرزوهای بزرگ فاصله بیندازد. این کار هم با شمشیر و با ابزار مدرن و فوق مدرن نمیشود؛ این کار با تبلیغات میشود. از بعد از جنگ، بلکه در اثنای جنگ، این تبلیغات دشمن شروع شده است و تا امروز ادامه دارد .(بیانات در دیدار جمع کثیری از فرماندهان و رزمندگان عملیات بیت المقدس به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر 3/3/1378)