فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

تبلیغ دشمن مبنی بر جدایی اسلام اخلاقی از اسلام سیاسی

امام عملا نشان داد که اسلام سیاسی، همان اسلام معنوی است. در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ میکردند که اسلام معنوی و اسلام اخلاقی از اسلام سیاسی جداست. امروز هم همین را تبلیغ میکنند. امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبهه ی دشمن نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلام سیاسی و اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعی را بعنوان چهره ای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلام منزوی، اسلام تسلیم طلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگاره ی دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضد اسلام متحجر و خرافی و همچنین ضد اسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه و التقاطی. هم آن روز، هم در طول سالهای مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبهه ی دشمن اسلام روی آن تأکید میکند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی میخواهد مسلمان باشد، باید سر خود بگیرد و گوشه ای بنشیند و به اینکه دشمن چه میکند، متجاوز چه میکند، اشغالگر چه میکند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ میکنند. امام نقطه ی مقابل این را در دنیای اسلام مطرح کرد و امروز دنیای اسلام این موج عظیم را در درون خود دارد. شما به هر کشوری از کشورهای اسلامی بروید، میبینید اسلام زنده، در نظر نخبگان، جوانان، دانشگاهیان، دانشمندان، علما و آزادگان آنجا، اسلامی است که بتواند ملت خود را در مقابل زورگویان و قلدران و قدرت طلبان و متجاوزان عالم حفظ و حمایت کند و به آن مصونیت ببخشد و اجازهی دخالت و تسلط و سیطرهی دشمن را بر مردم ندهد. آنها این اسلام را میخواهند و اسلام ناب محمدی یعنی همین.(بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) 14/3/1382)

تبلیغات دشمن علیه ولایت فقیه

در داخل ایران اسلامی که مرکز توجه خصمانه ی دشمن است، دشمن از تجربه های خود حداکثر استفاده را میکند. لذا ما ملت ایران باید هشیار باشیم. دشمن چند نکته را بر حسب تجربه فهمید و دانست که اینها نقاط اصلی پیشرفت انقلاب اسلامی است و باید با اینها مقابله کند. یک نکته، امام، آن رهبر عجیب، استثنایی و عظیم القدر بود. دشمن متوجه شد که نفوذ رهبری در ایران اسلامی چه میکند و چگونه این رابطه ی محبت آمیز میان رهبر و ملت، در میدانهای مختلف گره گشا و باز کننده ی راههاست. دشمن دید که نفوذ امام ، چگونه مردم را در همه ی میدانها، مقابل دشمن بسیج میکند. این نکته ای بود که دشمن روی آن تکیه کرد. تجربه ای که دشمن پیدا کرد این بود که باید شخص امام امت (قدس سره) و مطلق رهبری اسلامی - یعنی همان چیزی که در معارف انقلاب و معارف اسلامی با عنوان «ولایت فقیه» شناخته شده است- را زیر سؤال ببرد. لذا بیشترین تبلیغات دشمن، علیه امام بود. منتها به علی هدایت شده، دقیق و البته بی فایده! امروز هم ایادی دشمن، در اطراف عالم و داخل ایران، علیه امام تبلیغ میکنند. منتها به نام امام کاری ندارند؛ چون میدانند که به نام امام نمیشود نزدیک شد و به آن جسارت کرد. لذا به راه و عملکرد امام حمله میکنند و گذشته ی انقلاب را زیر سؤال میبرند. این قلمهای مأجور و مزدور و یا غافل -از این دو خارج نیست -که در یک مقاله، سالهای اول انقلاب را بکلی زیر سؤال میبرند، مقصودشان چیست؟! اینها با چه کسی طرفند؟! با امام؟! مگر رهبری امام نبود که ده سال به این ملت کمک کرد تا بتواند دشوارترین راهها را بپیماید؟ چه کسی میتوانست کشور ویران شده ای را که ایادی دشمن و رژیم فاسد پهلوی آن را به خاک سیاه نشانده بودند و در دل آن، جنگ خانمان برانداز و ویرانگری پیش آمده بود، حفظ کند و به پیش ببرد؟ چه کسی ممکن بود این کار را بکند؟ این، رهبری امام بود. و حال رهبری امام و رهبری اسلامی را زیر سؤال میبرند؛ اصل مفهوم رهبری فقیه و حاکمیت دین شناسان را زیر سؤال میبرند.(بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان 18/11/1371)

نفوذ رهبری؛ نقطه مقابله دشمن

دشمن از نفوذ و شخصیت امام و نفوذ رهبری دینی، در هر زمانی به شدت صدمه خورده و داغدار است. یکی از نقاطی که دشمن میخواهد با آن مقابله کند، رهبری و نفوذ آن است.(بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان 18/11/1371)
* * *
در کشور خود ما، انقلاب مشروطیت بود. اما بعد از پیروزی، هنگامی که علما را کنار زدند، از مسیر منحرف شد و مشروطیت به جایی رسید که رضاخان قلدر، فردی که ضد همه ی آرمانهای مشروطه خواهی بود، به حکومت رسید. اگر انقلاب اسلامی ما هم تحت رهبری دینی نبود، سرنوشتی چون انقلاب مشروطیت پیدا میکرد. هر انسان هوشمندی، وقتی توجه میکند که اولا شروع این نهضت و پیروزی آن، ثانیا بقای جمهوری اسلامی و مضمحل نشدن آن و ثالثا مستقیم حرکت کردن جمهوری اسلامی و انحراف نشدن آن، به برکت دین و رهبری دینی است، پشت سر آن، یک نکته ی دیگر را هم میفهمد و آن نکته این است که دشمنان انقلاب اسلامی، چه در خارج و چه در داخل، سعی میکنند دین و رهبری دینی را از این انقلاب بگیرند. این، یک امر قهری است. اگر از یک قلعه یا حصار، جوانی کارآمد، جانانه دفاع کند، دشمن آن قلعه و آن حصار، راه را در این میبیند که زیر پای آن جوان، حفره و گودالی بکند و او را از بین ببرد.(بیانات در دیدار قشرهای مختلف مردم قم 19/10/1371)
* * *
من در دنیا هیچ کشوری را سراغ ندارم که در آن علقه ی عاطفی و رابطه ی قلبی میان ملت و مسئولین، مانند ایران باشد. ملت، مسئولین را دوست میدارد؛ مسئولین هم ملت را با همه ی وجود دوست میدارند و خود را خدمتگزار او میدانند. این ملت است و این احساساتش. تبلیغات دشمن، هرچه میخواهد بگوید. در سالهای آخر زندگی بابرکت امام، دشمن تبلیغ میکرد که گویا راه امام، از نظر مردم راه متروکی است! اما بدرقه ای که مردم از جسد این بزرگمرد کردند، باشکوه تر از استقبالی بود که از خود ایشان در هنگام ورود فاتحانه به تهران کردند. این است علقه و ارتباط میان ملت و دولت. این امام، این نظام، این دستگاه سیاسی، این برنامه و این هم ملت. همه استثنائی و همه از جهات مختلف، در دنیا منحصر به فرد.(بیانات در مراسم پنجیمن سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14/3/1373)