اساس حمله ی دشمن، خارج ساختن حکومت از محور دین و امامت
در صدر اسلام بزرگترین و مهمترین ضربه ای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت علی بن ابی طالب علیه السلام را به سلطنت شام تبدیل شد! البته امام حسن مجتبی علیه السلام آن روز بخاطر یک مصلحت بزرگتر - که حفظ اصل اسلام بود- مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینی خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهی است که بعد هم حادثه ی کربلا پیش می آید. آن وقت حادثه ی کربلا حادثه ای نیست که بشود جلوش را گرفت؛ اجتناب ناپذیر میشود. بیست سال بعد از آنکه حکومت اسلامی از دست محور اصلی آن -که امامت است- گرفته شد، امام حسین فرزند پیامبر در کربلا با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیده شد. اساس حمله و نقشه ی دشمن این است که حکومت را از محور اصلی - محور امامت، محور دین- خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد!(بیانات در دیدار جوانان در مصلای بزرگ تهران 21/2/1379)
تبلیغ دشمن مبنی بر جدایی اسلام اخلاقی از اسلام سیاسی
امام عملا نشان داد که اسلام سیاسی، همان اسلام معنوی است. در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ میکردند که اسلام معنوی و اسلام اخلاقی از اسلام سیاسی جداست. امروز هم همین را تبلیغ میکنند. امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبهه ی دشمن نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلام سیاسی و اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعی را بعنوان چهره ای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلام منزوی، اسلام تسلیم طلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگاره ی دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضد اسلام متحجر و خرافی و همچنین ضد اسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه و التقاطی. هم آن روز، هم در طول سالهای مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبهه ی دشمن اسلام روی آن تأکید میکند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی میخواهد مسلمان باشد، باید سر خود بگیرد و گوشه ای بنشیند و به اینکه دشمن چه میکند، متجاوز چه میکند، اشغالگر چه میکند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ میکنند. امام نقطه ی مقابل این را در دنیای اسلام مطرح کرد و امروز دنیای اسلام این موج عظیم را در درون خود دارد. شما به هر کشوری از کشورهای اسلامی بروید، میبینید اسلام زنده، در نظر نخبگان، جوانان، دانشگاهیان، دانشمندان، علما و آزادگان آنجا، اسلامی است که بتواند ملت خود را در مقابل زورگویان و قلدران و قدرت طلبان و متجاوزان عالم حفظ و حمایت کند و به آن مصونیت ببخشد و اجازهی دخالت و تسلط و سیطرهی دشمن را بر مردم ندهد. آنها این اسلام را میخواهند و اسلام ناب محمدی یعنی همین.(بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) 14/3/1382)
تبلیغات دشمن علیه ولایت فقیه
در داخل ایران اسلامی که مرکز توجه خصمانه ی دشمن است، دشمن از تجربه های خود حداکثر استفاده را میکند. لذا ما ملت ایران باید هشیار باشیم. دشمن چند نکته را بر حسب تجربه فهمید و دانست که اینها نقاط اصلی پیشرفت انقلاب اسلامی است و باید با اینها مقابله کند. یک نکته، امام، آن رهبر عجیب، استثنایی و عظیم القدر بود. دشمن متوجه شد که نفوذ رهبری در ایران اسلامی چه میکند و چگونه این رابطه ی محبت آمیز میان رهبر و ملت، در میدانهای مختلف گره گشا و باز کننده ی راههاست. دشمن دید که نفوذ امام ، چگونه مردم را در همه ی میدانها، مقابل دشمن بسیج میکند. این نکته ای بود که دشمن روی آن تکیه کرد. تجربه ای که دشمن پیدا کرد این بود که باید شخص امام امت (قدس سره) و مطلق رهبری اسلامی - یعنی همان چیزی که در معارف انقلاب و معارف اسلامی با عنوان «ولایت فقیه» شناخته شده است- را زیر سؤال ببرد. لذا بیشترین تبلیغات دشمن، علیه امام بود. منتها به علی هدایت شده، دقیق و البته بی فایده! امروز هم ایادی دشمن، در اطراف عالم و داخل ایران، علیه امام تبلیغ میکنند. منتها به نام امام کاری ندارند؛ چون میدانند که به نام امام نمیشود نزدیک شد و به آن جسارت کرد. لذا به راه و عملکرد امام حمله میکنند و گذشته ی انقلاب را زیر سؤال میبرند. این قلمهای مأجور و مزدور و یا غافل -از این دو خارج نیست -که در یک مقاله، سالهای اول انقلاب را بکلی زیر سؤال میبرند، مقصودشان چیست؟! اینها با چه کسی طرفند؟! با امام؟! مگر رهبری امام نبود که ده سال به این ملت کمک کرد تا بتواند دشوارترین راهها را بپیماید؟ چه کسی میتوانست کشور ویران شده ای را که ایادی دشمن و رژیم فاسد پهلوی آن را به خاک سیاه نشانده بودند و در دل آن، جنگ خانمان برانداز و ویرانگری پیش آمده بود، حفظ کند و به پیش ببرد؟ چه کسی ممکن بود این کار را بکند؟ این، رهبری امام بود. و حال رهبری امام و رهبری اسلامی را زیر سؤال میبرند؛ اصل مفهوم رهبری فقیه و حاکمیت دین شناسان را زیر سؤال میبرند.(بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان 18/11/1371)