فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

ایجاد شکاف و اختلاف در بدنه ی حاکمیت نظام

دشمن وقتی میتواند به هدفهای خودش برسد که بتواند در بدنه ی حاکمیت نظام و در مسئولان بخشهای مختلف، اختلاف و شکاف ایجاد کند. دشمن دنبال این قضیه است. درگیری در سطوح بالای حکومت، همان چیزی است که دشمن آن را میخواهد و آن را به جد تعقیب میکند. همان چیزی که قبلا عرض کردم: اگر توانستند کسی را نفوذ دهند، این کار را میکنند- که خوشبختانه تاکنون در مراکز بالا چنین توفیقی پیدا نکرده اند و ان شاء الله بعد از این هم توفیق پیدا نخواهند کرد- اما راه دیگری که در دسترس آنهاست، این است که خودشان را به بعضی نزدیک نشان دهند و عليه بعضی و به نفع بعضی دعوا را تشدید کنند. یکی از سیاستهای واضح و روشن ضدانقلاب در چند سال اخیر همین نکته بوده است. اگر حرف میزنند، با این هدف است؛ اگر موضعگیری میکنند، با این هدف است؛ اگر رادیو به راه می اندازند، با همین هدف است. در داخل هم دنباله های ضدانقلاب و عوامل سرویسهای جاسوسی خارجی هستند. اینطور نیست که نباشند. اینها نیز همانطور موضعگیری میکنند، همانطور حرف میزنند و همان هدف را تعقیب میکنند و ایجاد شکاف در دستگاههای بالای حکومتی، هدف آنها نیست؛ ایجاد شکاف در حوزه ی علمیه هم هدف دیگر آنها بود. سعی شان این بود که بین مراجع و بزرگان و علمای نامدار در سطح حوزه ی علمیه، اختلاف ایجاد کنند، که خوشبختانه نتوانستند و امیدواریم در هیچ جا نتوانند.( بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 26/12/1379)

در اختیار گرفتن افکار عمومی، هدف دشمن

دشمن میخواهد افکار عمومی را در اختیار گیرد. شما باید نگذارید که او افکار عمومی ملت خودتان و ملتهای دیگر را تا هرجایی که صدای شما میرسد در اختیار گیرد. شما امروز حادثه ای مثل حادثه ی فلسطین را ببینید که دیگر در آنجا جبهه ی حق و باطل معلوم است. ملتی را از سرزمین آبا و اجدادیش - که استخوانهای اجدادش در این زمین دفن شده و همه ی تاریخ میگوید که اینجا مال اوست- و از خاک و زندگی و خانه و از حق انتخاب در کشور خودش محروم کردند و یک عده بیگانه را از اروپا و اروپای شرقی و روسیه و آمریکا و از جاهای دیگر جمع کرده اند و گفته اند شما اینجا را اداره کنید! خوب؛ اگر هیچ عامل دیگری هم در این بین نبود، همین اندازه نشان میدهد که حق و باطل کجاست؛ چه برسد به اینکه آن گروه بیگانه ی متصرف اشغالگر، با انواع و اقسام روشهای خشونت بار و سبع وار، آن جمعی را که صاحب آن سرزمین هستند، نابود میکند؛ یعنی میزند، میکوبد و میکشد. دیگر حق و باطل از این منحازتر و متمایزتر؟! شما ببینید همین را جماعت طرفدار حضور اسرائیل در این منطقه- آمریکا و خود صهیونیستها و بعضی دولتهای دیگر -چگونه در افکار عمومی دنیا عوض کرده اند! يعني افکار عمومی را طوری تغییر داده اند که امروز در مقابل این حوادث تلخ در دنیا حرکت مهمی انجام نگیرد. والا اگر این تبلیغات نبود، ملتهای دنیا- ولو هیچ رابطه ای هم با فلسطین نداشتند- روزی نبود که تظاهراتی به نفع مردم فلسطین راه نیندازند، اعتراضی نکنند، حكومتها را زیر فشار قرار ندهند و دولتهای خودشان را برای موضعگیری تحت فشار نگذارند. اگر این تبلیغات نبود، اصلا صحنه ی سیاست دنیا عوض میشد. اینها افکار عمومی را همانطور که خودشان میخواستند، تصرف و هدایت کردند -بخاطر رعایت همان ترتیب منطقی کار رسانه ای - و این دروغ بزرگ را در ذهن مردم جا انداختند. اگر ما بتوانیم یک کار رسانه ای درست انجام دهیم، میتوانیم این صحنه ی باطل را لااقل تا حدودی به صحنه ی حق تبدیل کنیم؛ یعنی در افکار عمومی دنیا کار را طوری پیش ببریم که واقعا قضيه بعکس شود. بنابراین ما در این زمینه ضعیف هستیم. «ما» که میگویم، یعنی جبهه ی حق. این در مورد افکار عمومی دنیا نسبت به یک قضیه ی بین المللی است. در مورد افکار عمومی داخل کشور هم عینا همین مسأله وجود دارد.( بیانات در دیدار مدیران صدا و سیما 14/11/1381)

بی اعتمادی ملت ایران به فرهنگ خود

ملت ما را در طول سالهای متمادی به یک ملت وابسته تبدیل کرده بودند؛ ملت ما را با تبلیغات پیوسته، از فرهنگ خود، از اعتماد به خود تهی کرده بودند؛ ملت ما را به خود بی اعتماد و ناامید کرده بودند. ملتی با این سابقه ی تاریخی، در این موقعیت حساس جغرافیایی، با این همه استعداد انسانی و طبیعی نهفته ی در این سرزمین، تبدیل شده بود به وسیله ای برای استفاده و بهره برداری قدرتهای بیگانه؛ مدتی انگلیس، بعد هم آمریکا؛ اما این انقلاب ما را بیدار کرد؛ ما را به خود آورد؛ این همان حرکت عاشورایی بود. این اقدام بزرگ، سرنوشت و راه ما را عوض کرد. ما امروز در راه عزت، در راه استقلال، در راه استفاده از استعدادهای طبیعی و انسانی خودمان حرکت میکنیم و پیش رفته ایم و دنیا هم تا حدود زیادی به این اعتراف کرده و آن را قبول کرده است؛ چاره ای ندارد؛ اما ما باید این راه را ادامه بدهیم. هیچ ملتی با تنبلی و تن آسایی نخواهد توانست به عزت برسد. رسیدن به استقلال، رسیدن به عزت ملی رسیدن به کرامت انسانی، برای یک ملت هزینه دارد، که باید این هزینه را متحمل شد و باید تلاش کرد؛ باید به عاقبت کار، امیدوارانه و واقع بینانه نگاه کرد، که یک نگاه واقع بینانه، امید به انسان خواهد بخشید. این دشمن است که میخواهد شما را مأیوس کند.( بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی 18/11/1384)