تسخیر پایگاههای فرهنگی
دل بی آلایش جوان، هنگامی که با نور ایمان و فروغ اندیشه ی عالمانه روشن شود گنجینه ای الهی است که فرآورده های آن، امروز و فردای کشور را بهره مند میسازد. در مرحله ی کنونی، آنچه میباید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیتهای دانشجویی قرار گیرد، ارتقاء فکری دانشجویان در زمینه ی فرهنگ و سیاست است. امروز هیچکس نمیتواند انکار کند که فوریترین هدف دشمنان جمهوری اسلامی، تسخیر پایگاههای فرهنگی در کشور است. آنان درصددند بدین وسیله، باورهای اسلامی و انقلابی را که اصلیترین عامل ایستادگی ملت ایران در برابر نظام سلطه ی استکباری است، از ذهنها و دلها بزدایند و باورهای سلطه پذیری و فرودستی در برابر غرب را به جای آن بنشانند. تلاش آشکار از سوی واسطه ها و دست نشاندگان امپراتوریهای زر و زور، در بسیاری از عرصه های فرهنگی برای تردید افکنی در مبانی اسلام و انقلاب، امروز افراد دیرباور را نیز به دغدغه افکنده است، و کسانی که دیروز هشدار در برابر شبیخون فرهنگی را جدی نمیگرفتند، امروز آن را به چشم خود میبینید. بی شک نخستین آماج این شبیخون، جوانان اند، بویژه آنانکه در جاده ی دانش و فرزانگی قدم برمیدارند و آینده ی فرهنگی و سیاسی کشور در دست آنها است. درست است که دشمن به رغم تلاش و هزینه ی فراوان، نتوانسته است به محصول مورد نظر خود دست یابد ولی بروشنی میدانیم که مهمترین پاسخ کوبنده ی بدخواهان، معرفت و ایمان روشن بینانه و قدرت تحلیل سیاسی است، و اینها همان است که تشکلهای دانشجویی شایسته همت گماشتن و پرداختن به آن میباشند.( پیام به کنگره جامعه اسلامی دانشجویان در مشهد 10/6/1380)
حمله ی دشمن به کشور با ابزار فرهنگی
دشمن وقتی که میخواهد با ابزار فرهنگی به کشور و جامعه و نظامی حمله کند، چیزهایی را هدف میگیرد، که به نظر من امروز در کشور ما چنین چیزهایی هست. هم در عالم کتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتی ما میگوییم که این فکر غلطی یا این طرح غلط، یا این سخن نادرست، در چارچوب یک طرح امنیتی و براندازی قرار دارد، ممکن است صاحب آن اندیشه، مطلقا نداند که چه کار میکند! این به معنای آن نیست که خود او هم در آن طرح براندازی یا خرابکاری شریک است؛ نه، گاهی اصلا او هیچ سهمی ندارد، اما دشمن از او استفاده میکند. اینجا یک انسان خیرخواه، به مجرد اینکه دید از سخن او، از حرف او و از کار او بعنوان جزئی از یک مجموعه ی خرابکاری در این کشور استفاده میشود، اگر خود او به این کار براندازی یا خرابکاری مایل نیست، فورا عقب میکشد. قاعده اش این است؛ اگر عقب نکشید، پس او هم سهیم و شریک است. این، نوع دوم از اندیشه های غلط است. خطاست اگر کسی گمان کند، ما که نسبت به مساله ی مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حساسیت به خرج میدهیم، با تفکر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثه ی آزاد مخالفیم؛ نه. ما کسانی هستیم که اولین شعارهای این مسائل را داده ایم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بوده ایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمیشود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما می آید کتاب را از شما میخرد و میگوید اینها متدینین و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد کاری انجام دهد.( بیانات پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیه امام خمینی (ره) 28/2/1378)
***
من شنیده ام که در قضایای جنگ جهانی در روسیه، شور على اف(24)۔ آهنگ معروفی است که البته من نه آهنگش را شنیده ام، نه درست میدانم چیست؛ آقایان میدانند- در تهییج مردم برای وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنی در خدمت اهداف مردمی قرار گرفت به طور طبیعی این توقع از هنرمند هر کشوری وجود دارد؛ بنابراین چطور میتواند نسبت به این قضیه بی تفاوت بماند؛ در حالی که دشمن از ابزار هنر استفاده میکند.( بیانات در دیدار اصحاب فرهنگ و هنر1/5/1380)
* * *
برای من کتابهای متعددی از نقاط مختلف عالم میرسد، که پیداست اصلا سعی افرادی بر این بوده که این کتابها برای ایجاد کینه و کدورت و بغض و نگرانی نوشته بشود. حالا که در جمهوری اسلامی بحمدالله پرچم اسلام و قرآن بلند است، و حالا که شعارها، شعارهای اسلامی و پرجاذبه است، سعی میکنند از طریق دیگری کینه ی این کشور، این ملت و این حکومت را در دل برادران مسلمان در نقاط مختلف عالم وارد کنند؛ کتابهایی مخصوص این کار مینویسند؛ دشمن که بیکار ننشسته است.( بیانات در دیدار با اعضای شرکت کننده در گردهمایی نخستین دوره شورای عالی بین المللی مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیه 1/7/1370)
تحقیر جریان هنر و فرهنگ انقلاب از دسیسه های دشمن
من وقتی به تنوع ابزارهای دشمن نگاه میکنم، میفهمم چقدر این قضیه برای اینها اهمیت داشت! یکی از کارها این بود که جریان ادب و هنر و فرهنگ انقلابی را در کشور تحقیر کنند و به انزوا بکشانند. این یکی از کارهایشان بود. از جمله کارهای مهمی که انقلاب کرده، یکی این است که یک عده عنصر فرهنگی و ادیب و هنرمند و دارای اقتدار فرهنگی تربیت کرده و بحمدالله کم هم نیستند، شعرای زیادی به وجود آمدند؛ داستان نویسان زیادی به وجود آمدند؛ نویسندگان قلم زن دقیق فارسی نویس محکمی به وجود آمدند و بحمدالله هستند. از اول انقلاب تاکنون، سیزده سال گذشته است. شما نگاه کنید ببینید کدام سیزده سال در دوران عمر فرهنگی و تاریخی ما، توانسته است شخصیتهای درجه ی یک به وجود آورد؟ البته اینها تا شخصیت درجه ی یک بشوند، هنوز فاصله دارند؛ اما کسانی که شخصیت درجه ی یک بشوند، در این مجموعه ای که انقلاب پدید آورده، زیادند. مادر میهن ما، در دوران استبدادهای اواخر دوران پادشاهی، سترون و عقیم شده بود. حقیقتا آدمهای بزرگ، نویسندگان بزرگ، هنرمندان بزرگ، بخصوص در بعضی از رشته های هنری، پرورش پیدا نمیکردند. لکن امروز میبینیم در میان بچه های جوان ما، سینماگران خوب، نمایشنامه نویسان خوب، کارگردانان خوب، شعرای خوب و داستان نویسان خوب، زیادند. انقلاب است که این نیروها را آزاد کرد.( بیانات در دیدار وزیر، معاونین و روسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور21/5/1371)