لزوم شناسایی طبیعت دشمن
این نکته را بایستی در این مجالس و محافل تذکّر داد که اگر چه ما امروز بحمدالله از لحاظ سیاسی، در موضع قوّتیم و دشمن؛ یعنی استکبار، در موضع انفعال قرار دارد؛ امّا این به معنای تمام شدن کید و مکر دشمن نیست. « وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ » (10) البتّه بر مبنای: « قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى » (11)، جناح حق به خواست دشمن تسلیم نمیشود، ولی به هر حال، طبیعت دشمن را باید شناخت. ما نباید هیچ لحظه ای از کید دشمن غافل باشیم. این نکته را باید به مردم گفت. ما امروز در قوّتیم و دشمن و استکبار جهانی، در انفعال است. (بیانات در دیدار با اعضای جامعه ی روحانیّت مبارز و مجمع روحانیون مبارز تهران، علما و ائمّه ی جماعت و جامعه ی وعّاظ تهران و اعضای شورای هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، در آستانه ی ماه محرّم 11/5/1368)
دشمن، واقعیّت انکارناپذیر
اگر در جمهوری اسلامی، مسئولان، زبدگان و نخبگان ـ اعم از علما و امر ایشان ـ به این حقایق توجّه و خویشتنداری کنند؛ خود را اسیر هواها و هوسها و مطامع دنیوی نسازند؛ جاذبه های گمراه کننده ی دنیا آنها را مفتون خود نکند؛ ارعاب و تهدید دشمنان، آنها را از میدان خارج نکند و در اراده ی آنها تزلزلی به وجود نیاورد، هیچ قدرتی نخواهد توانست عزم و اراده ی عظیم ملّی را که در این کشور وجود دارد، اندکی مخدوش کند. دشمن وجود دارد و یک واقعیّت است. انتظار اینکه دشمنی نباشد، یا اینکه دشمن، دشمنی نکند، غلط است. دشمن هست و دشمنی هم میکند و میخواهد به همه ی مناطقی که برای او سود مادّی در آن هست، پنجه بیندازد؛ از همه ی ابزارها هم استفاده میکند. آنچه دشمن را مأیوس میکند، این است که امّت اسلامی قدر و اهمّیّت و توان و ارزشهای خود را بشناسد و عظمت خود را ـ وقتی که میان او وحدت باشد ـ بفهمد و قدرت ایستادگی ای را که خدای متعال در او قرار داده است، قدر بداند. (بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث 2/7/1382)
فهم و درک نسبت به وارد شدن دشمن
کی با این مردم در طول این سی سال دشمن بوده است؟ در درجه ی اوّل، آمریکا و صهیونیسم. از اینها دشمنتر ما سراغ داریم برای جمهوری اسلامی؟ از روز اوّل، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستادند. امروز هم حقّاً و انصافاً دشمنترین دشمنان، اینها هستند. بنده که نگاه میکنم، میبینم بعضی از دولتهای غربی گاهی یک حرفهای بی ربط بی معنایی میزنند؛ امّا محرّک، صهیونیستهایند؛ عامل، همان طبقه ی مسلّطی هستند که بر حکومت آمریکا و دولت آمریکا و انتخابات آمریکا هم مسلّطند؛ اینهایند که دارند صحنه گردانی میکنند. خوب، پس اینها شدند دشمنترین دشمنان ملّت ایران.
حالا اگر آن کسی که در مقابل مردم می ایستد، به اینها دل بست، این آن خطای دوّم است که اتّفاق می افتد. دل بستن به دشمن؟! وقتی میبینیم که این دشمن وارد میدان شده است، بایستی بفهمیم، بشناسیم؛ اگر خطایی، اشتباهی کرده باشیم، باید اشتباه را برطرف کنیم. از روز اوّل، آمریکاییها علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. خوب، این توطئه ها زائد است که بگوییم بی اثر بود؛ واضح است که بی اثر بود؛ اگر این توطئه ها بی اثر نبود که حالا باید اثری، نشانی از جمهوری اسلامی باقی نباشد؛ میبینید که جمهوری اسلامی امروز دهها برابر قویتر از روز اوّل است؛ پس این توطئه ها بی اثر بود. امروز هم هی نقشهای جدیدی میزنند، باز هم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجّب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهوری اسلامی پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردیم؛ اثری نکرد. باز دوباره مینشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درمانده ای است. خوب، شما چند ده «چهل و پنج میلیون دلار» را تا حالا مصرف کرده اید؟ چقدر شما برای شکست دادن جمهوری اسلامی کار دیپلماسی کردید، تحریم اقتصادی کردید، انواع و اقسام توطئه ها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایده ای کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملّت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنّت الهی است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خدای متعال است که حقایق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است. «فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً» (12)؛ پول را خرج میکنند، بعد هم برایشان حسرت میشود؛ چون بی فایده است. من نمیدانم چقدر نشستند طرّاحی کردند، کار کردند تا بتوانند در تهران به یک بهانه ای آشوب راه بیندازند؛ خدا میداند که از چه مدّت قبل اینها نشستند طرّاحی کردند؛ خوب، چه شد؟ غیر از این شد که مردم از آنچه که بودند، بیدارتر شدند؟ اگر کسی خیال میکرد که لازم نیست دیگر بیاید توی میدان، از نظام جمهوری اسلامی دفاع کند، با این حوادث، همه احساس کردند که باید همیشه برای دفاع از جمهوری اسلامی حاضر باشند. (در دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه 6 بهمن 6/11/1388)