اهمّیّت دشمن شناسی
همهی کارهای ما، یک نوع مبارزه است. زندگی، میدان مبارزه است. شما در خانهی خودتان هم که نشسته باشید، مجبورید چالشی را بر خودتان تحمیل کنید تا بتوانید تنفس کنید و ادامهی حیات دهید. مبارزهها فرق میکند؛ کوچک و بزرگش فرق میکند؛ شخصی و عمومیاش فرق میکند؛ جهتگیری انسانی و ضدّ انسانیاش فرق میکند؛ همه در حال مبارزهاند. اینکه گفتهاند «انما الحیاة عقیدة و جهاد»، (6) یک واقعیت است. انسان راهی را انتخاب میکند و در آن راه مشغول چالش و مبارزه میشود. زندگی این است. این مبارزه علیه کیست؟ فلش این مبارزه را به سمت چه کسی باید قرار داد و جهت مبارزه کدام است؟ یعنی در این مبارزه، عبارت اخرای اینکه دشمن کیست مهم است.
دستگاههای مسلّط بر این کشور که با فریب و نیرنگ و فشارهای گوناگون، با ادامه سلطهی ظالمانه رژیم طاغوت نتوانسته بودند کاری انجام دهند و همه چیز از دستشان در رفته بود، یک راه بیشتر نداشتند و آن، کودتای نظامی بود. ژنرال آمریکایی را به ایران فرستادند تا زمینهی کودتای نظامی را بررسی کند. اگر قرار بود این کودتای نظامی انجام گیرد، به وسیلهی چه کسانی انجام میگرفت؟ به وسیلهی سران خود فروخته و خائنی که در نیروهای مسلّح آن روز جا گرفته بودند. پس در واقع چه کسی میتوانست دشمن این ملّت و دین و انقلاب و این حرکت عظیم باشد؟
حال که احساس تکلیف کردیم، میخواهیم کاری کنیم. بنابراین باید موقعیّت و فضا و زمینهها و امکانات را بشناسیم تا بدانیم کدام کار، بهین و برتر است و ما باید آن را انجام دهیم. این مبارزهی بهینه در برابر کیست؟ دشمن ما کیست؟
اکثر رسانههای دنیا در دست همان غارتگران است. رادیوها و تلویزیونها و مطبوعات و سازمانهای خبررسانی متعلّق به آنهاست. غالباً در بیشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگی و سیاسی عظیمی را علیه جمهوری اسلامی شروع کردهاند؛ که دنبال این جنگ فرهنگی، جنگ سیاسی همراه با موذیگریهای اقتصادی و فشارهای گوناگون است. اگر کسی این دشمن با این وضوح را نبیند، آیا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نیست؟ (بیانات در دیدار گروه کثیری از پرسنل نیروی هوایی 19/11/1379)
اهمّیّت شناخت و روش دشمنی
بنده به ملّت ایران مکرّر عرض کردهام؛ که مهمتر از شناختن دشمن، شناختن دشمنی و روش دشمنی کردن اوست. اگر انسان بداند دشمن از چه راهی وارد میشود، حواس خود را جمع خواهد کرد. همه، دشمن را میشناسند. امروز دشمن ملّت ایران و دشمن استقلال و آزادی او، دولت استکباری و متکبّر آمریکاست. دراین شکّی نیست؛ به این موضوع، خودشان هم اعتراف میکنند. البتّه گاهی چاپلوسانه و ریاکارانه میگویند ما با ملّت ایران مخالف نیستیم؛ امّا اتّفاقاً مخالفت اصلی آنها با ملّت ایران است؛ چون ملّت ایران است که این قیام عظیم را به راه انداخت؛ ملّت ایران است که این پشتیبانی صادقانه و غیرتمندانه را از اسلام میکند؛ ملّت ایران است که موجب شده آمریکا نتواند طمع بورزد؛ و الّا اگر ملّت ایران پشتیبان نظام و مسئولان نبود، مگر مسئولان میتوانستند در مقابل این زیاده خواهیها بایستند؟ ما این دشمن را میشناسیم؛ امّا روش دشمنی را هم باید شناخت. امروز روش دشمنی، ایجاد اختلاف و نفرت و کینه میان آحاد مردم است؛ ایجاد دلسردی نسبت به آرمانهای اسلامی است؛ منحرف کردن شعارهای مردم و طرح شعارهایی است که با حرکت عظیم مردم هیچ همخوانی ندارد. (خطبههای نمازجمعه تهران 1/9/1381)
لزوم دشمن شناسی و فریب نخوردن از دشمن
یک عنصر، دشمنشناسی و فریب نخوردن از دشمن است. اوّلین کار دشمن این است که تبلیغ میکند هیچ دشمنی وجود ندارد! چطور نظام اسلامی دشمن ندارد؟! جهانخواران را از این سفرهی به یغما رفتهی سالهای متمادی، محروم کرده است؛ معلوم است که دشمنند، میبینیم که دشمنی میکنند ـ در تبلیغات، در محاصرهی اقتصادی ـ هر کاری که میتوانند در تقویت دشمن علیه نظام، میکنند؛ صریح هم میگویند! (خطبههای نمازجمعه تهران 14/3/1378)