فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

دشمن درونی و دشمن بیرونی

ما دو دشمن بزرگ داریم. من این دو دشمن را امروز به اختصار برای شما معرفی و چهره نمایی میکنم تا ببینیم من و شما در مقابل این دو دشمن چه باید بکنیم. یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن مجهّز کند. ما دو دشمن داریم: یک دشمن، دشمن درونی است؛ یک دشمن دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناکتر است. دشمن درونی چیست؟ دشمن درونی خصلتهای بدی است که ممکن است ما در خودمان داشته باشیم. تنبلی، نشاط کار نداشتن، ناامیدی، خودخواهیهای افراطی، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده، نداشتن اعتماد به خود ـ نه به شخص خود و نه به ملّت خود ـ اینها بیماری است. اگر این دشمنهای درونی در ما وجود داشته باشد، کار ما مشکل میشود. همیشه دشمنان بیرونی ملّت ایران سعی کردهاند این میکروبها را در درون جامعهی ایرانی رسوخ دهند: «شما نمیتوانید»، «شما قادر نیستید»، «آیندهتان تاریک است»، «افقتان تیره است»، «بیچاره شدید»، «پدرتان درآمد». سعی این بوده است که ملّت ما را ناامید، کسل، بیاعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند؛ اینها دشمن درونی است. در طول سالهای قبل از بروز حرکت اسلامی در کشور ما، بلای عمدهی ملّت ما اینها بود. اگر ملّتی این بیماریها را داشته باشد، این ملّت پیشرفتش ممکن نیست؛ اگر ملّتی مردمش تنبل باشند، نامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملّتی پیش نخواهد رفت؛ اینها مثل موریانهای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران میکند؛ مثل کرمی است که داخل میوه قرار بگیرد، میوه را فاسد میکند. باید با این صفات مبارزه کرد. ملّت ما باید امیدوار، دارای اعتماد به نفس، خوشبین به آینده، علاقهمند به پیشرفت، و معتقد و مؤمن به معنویاتی باشد که او را در این راه کمک میکند. بحمدالله امروز ملّت ما چنین اعتماد به نفس و چنین امیدی دارد؛ باید اینها را تکمیل کرد. اگر ما بتوانیم این دشمنها را در درون خود، در جان خود، در فرهنگ عمومی جامعهی خود از کار بیندازیم، دشمن بیرونی هم نمیتواند به ما صدمه و لطمهای برساند.
و اما دشمن بیرونی. دشمن بیرونیِ این هدف ما عبارت است از نظام سلطهی بین المللی؛ یعنی همان چیزی که به او میگوییم استکبار جهانی. استکبار جهانی و نظام سلطه، دنیا را به سلطهگران و سلطهپذیران تقسیم میکند. اگر ملّتی بخواهد در مقابل سلطهگران از منافع خود دفاع کند، سلطهگران با آن ملّت دشمنی میکنند، روی او فشار میآورند و سعی میکنند مقاومت او را درهم بشکنند. این، دشمنِ یک ملّتی است که میخواهد مستقل و عزتمند و آبرومند و پیشرفته بشود و زیر بار سلطهگران نرود؛ این دشمنِ بیرونی است. امروز مظهر این دشمنی عبارت است از شبکهی صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحده آمریکا. البته این دشمنی مال امروز نیست؛ روشها تغییر میکند، امّا سیاست دشمنی با ملّت ایران از اوّل انقلاب تا امروز بوده است. هرچه توانستهاند، فشار وارد آوردهاند، امّا عبث؛ فشارهای آنها نتوانسته است ملّت ایران را ضعیف کند یا به عقب نشینی وادار کند؛ نه تحریم اقتصادیشان، نه تهدید نظامیشان، نه فشار سیاسیشان، نه جنگ روانیشان. امروز ما از پانزده سال قبل، از بیست سال قبل، از بیست و هفت سال قبل بسیار قویتر هستیم؛ این نشاندهندهی این است که دشمن در دشمنی با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ناکام مانده است؛ امّا این دشمنی هست. (بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی 1/1/1386)

مفهوم دشمن اسلام

دشمن اسلام کیست؟ جبههی استکبار، از صهیونیسم تا آمریکا، تا کمپانیهای نفتی، تا قلم به مزدان و روشنفکرانی که برای آنها کار میکنند، در سرتاسر جهان مجهزّند. هیچ وقت جبههی مقابل اسلام، اینقدر به همهی ابزارها مجهزّ نبوده است. دنیای اسلام، در مقابل دشمن اسلام و مسلمین، با این دو خصوصیّت قرار دارد مجهزّ بودن بیش از همیشه و حسّاسیّت نسبت به اسلام بیش از همیشه. این دشمن چه کار خواهد کرد؟ (بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام و میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی 24/5/1374)

مفهوم جهاد و مبارزه با دشمن

جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزهگری معنای مبارزه را نمیدهد. میگویی من دارم مبارزه میکنم: مبارزهی علمی میکنم، مبارزهی اجتماعی میکنم، مبارزهی سیاسی میکنم، مبارزهی مسلّحانه میکنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُرنیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جادهی آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمیگویند. مبارزه آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهههای انسانی، میشود دشمن؛ و در جبهههای طبیعی، میشود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این میشود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه. جهاد در قرآن و حدیث هم به همین معناست؛ همهجا به معنای جنگ مسلّحانه نیست. البته یک جا جنگ مسلّحانه تطبیق میکند، یک جا هم با جنگ غیر مسلّحانه تطبیق میکند. (بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت 20/8/1383)