پیشگفتار
گذر زمان و حوادث و سلایق مختلف سبب تغییر بسیارى از مفاهیم و تعاریف مىشود و عقائد هر دین و آئین نیز از این قاعده مستثنى نخواهد بود؛ مگر اینكه از آنها به بهترین روش نگهبانى وحفاظت شود.
مبلغین و علماى اسلام بهخصوص مراجع شیعه كه با دقّت وظرافت درپى جداسازى حقیقت از انحرافات احتمالى بوده وهستند، محافظین توانمند این عرصه محسوب مىشوند كه نگذاشتهاند خللى در مفاهیم والاى اسلامى ایجاد شود و از كوچكترین زحمات كه كسب علوم مختلف طى سالیان طولانى است تا بزرگترین خدمات كه اعطاى جان و آبروى گرانقدرشان است دریغ نكردهاند. در حال حاضر نیز با احساس كوچكترین انحراف، قدم پیش مىگذارند، راه را از بیراهه روشن مىسازند ومصداق آشكار روایت شریف پیامبر اكرم (ص) هستند كه مىفرماید: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ»[1] هرگاه بدعتى در امّت من ظاهر شود، عالم باید علمش را آشكار كند.
از این رو مرجع تقلید شیعیان «حضرت آیت الله العظمى مكارم شیرازى» (مدّظله العالى) لحظههاى پس از افطار ماه مبارك رمضان را كه فرصت مناسبى براى دریافت معارف الهى است مغتنم شمرده و مباحثى را تحت عنوان «مفاهیم تحریف شده» از رسانه ملّى بیان فرمودند كه مورد استقبال جمع زیادى از برادران و خواهران محترم قرار گرفت.
بدیهى است مكتوب ساختن سخنان معظّمله، نقایص فراوانى در آن بهوجود خواهد آورد كه با راهنمایى خوانندگان عزیز در مسیر كمال قرار خواهد گرفت.
در اینجا از معظّمله كه بنده را مورد عنایت خود قرار داده ولایق این افتخار دانستهاند بسیار متشكرم و امیدوارم این تلاش، مورد رضایت صاحب الامر(روحى فداه) قرار گیرد؛ انشاءاللّه.
مهدى دربانى
مفاهیم تحریف شده
با استفاده از آیه 24 سوره مباركه ابراهیم (ع)، اركان دین به یك درخت تشبیه مىشود : (أَلَمْ تَرَ كَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَیِّبَةً كَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء)[2]
یك درخت از سه قسمت اصلى تشكیل شده است: ریشهها، ساقه و میوهها. ریشه درخت دین، همان باورها و اعتقادات است كه به تمام این درخت نیرو مىدهد. شاخهها و ساقه، برنامههاى عملى اسلام است، مانند: نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف ونهى از منكر. و میوه این درخت: فضایل اخلاقى، تقوا، شجاعت، عدالت، خوشبینى، محبّت و... است. همچنین هر درختى آفاتى نیز دارد كه گاه به ریشه و گاه به ساقه یا به میوهها مىزند. درخت دین هم ممكن است این سه نوع آفت را داشته باشد. آفت در باورهاى دینى، آفت در برنامههاى دینى یا آفت در اخلاق. یكى از این آفتها كه موضوع بحث ماست، آفت تحریف است كه گاه در عقاید یا اعمال یا مسائل اخلاقى بهوجود مىآید.
آنچه در این مجال، مورد بحث ماست، تحریف در مفاهیم والاى دینى است كه بسیار ظرافت دارد و اگر تحریفى در آن بهوجود آید به مفهومى ضدّ آن تبدیل مىشود؛ اگر مسئله آموزندهاى تحریف شود به بدآموزى تبدیل مىگردد؛ یك فضیلت اخلاقى تحریف شود تبدیل به یك رذیله اخلاقى مىشود؛ یك مسئله منطقى خردمندانه تحریف شود به خرافه تبدیل مىگردد. موضوعاتى مانند: صبر، توكّل، زهد، عزادارى، انتظار، دعا، توسّل ومانند آن اگر تحریف شوند وسیله سوء استفاده دشمنان مىشود وآن را دلیل بر عدم اصالت اسلام مىشمارند.
كمونیستها مهارت خاصى در سوء استفاده از تحریف مفاهیم والاى اسلامى داشتند و مىگفتند: «دین،افیون تودهها و مادّه مخدر است و نشانهاش صبر، توكّل، توسّل، دعا و انتظار است؛ زیرا سرمایهداران جهان، مذهب را اختراع و بهصورت ماهرانه تبلیغ كردند تا جمعیّت محرومان در مقابل آنها مقاومت نكنند.» آنها با تحریف مفاهیم دینى نتیجهگیرى بسیار خطرناكى كردند و افرادى كه آگاهى نداشتند نیز تسلیم شدند. در این زمان نیز با تحریفات فراوانى روبهرو هستیم كه بهصورت فشرده بخشهاى زیادى از آن را مطرح خواهیم كرد.
مفهوم صبر
اوّلین مفهوم مورد بحث، مسئله صبر است. صبر در مفاهیم اسلامى بسیار اهمیّت دارد. امیرمؤمنان (ع) در نهجالبلاغه در كلام معروفشان مىفرمایند :
«الصَّبْرُ مِنَ الاِْیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ»[3] ارزش صبر براى ایمان مانند ارزش سر براى تن است. «لاَ خَیْرَ فِی جَسَدٍ لاَ رَأْسَ مَعَهُ وَلاَ فِی إِیمَانٍ لاَ صَبْرَ مَعَه»[4] و ایمانى كه صبر نداشته باشد مانند بدنى كه سر نداشته باشد فایدهاى ندارد.
طبق آیات قرآن نیز در روز قیامت آنگاه كه بهشتیان به استقبال نیكوكاران مىآیند وایشان را بهسوى بهشت دعوت مىكنند، مىگویند : (سَلاَمٌ عَلَیْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ)[5] درود بر شما، این پاداش عظیم الهى بهدلیل صبر و استقامت شماست.
قرآن و روایات اسلامى درمورد صبر چه مىفرمایند؟ بهعنوان مثال در سوره مباركه انفال آمده است :
(یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ)[6] اى پیامبر! مؤمنان را آماده مبارزه با دشمنان مهاجم كن، (و چون مسلمانان در اقلیّت بودند و بهدلیل همین نابرابرى، بعضى حاضر به جنگ نبودند مىفرماید:) بیست نفر از شما در مقابل دویست نفر از آنها مىتواند بایستد (امّا به شرط اینكه بیست نفر مقاوم و بااستقامت باشند). متأسّفانه كسانى كه از روى نادانى یا غرض، این مفهوم را تحریف كردهاند، صبر را تسلیم شدن در مقابل زورگویان و تحمّل هرگونه محرومیّت تعریف مىكنند. در آیه بعد خداوند تخفیف مىدهد و مىفرماید: عدد یك دربرابر ده بهدلیل ضعف شما مشكل است ولى اگر جمعیّت شما نصف جمعیّت دشمن باشد نیز بایستید؛ و باز هم تأكید بر افراد صابر و شكیبا مىكند.[7]
آیا صبر در آنچه گذشت به معنى تسلیم شدن است یا مقاومت وایستادگى در مقابل دشمن؟
تعبیر امیرالمؤمنین (ع) درمورد صبر نیز، كه در ابتداى مطلب گذشت، معنى صبر را روشن مىسازد و قیاس ارزش صبر براى ایمان با ارزش سر براى بدن، مىرساند: همانطور كه ارزش آدمى به تفكر و اندیشه و تدبر اوست كه از عقل سرچشمه مىگیرد، صبر نیز جزء مسائل مهمّ انسانى است و بهمعناى ایستادگى و مقاومت دربرابر دشمن مىباشد.
در تعبیر دیگرى قرآن مجید در سوره احقاف مىفرماید: (فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ)[8] اى پیامبر! صبر كن، اگر این جمعیّت نادان در مرحله اوّل ایمان نیاوردند مأیوس نباش، ناراحتىها را تحمّل كن، همانگونه كه پیامبران اولوالعزم صبر كردند و عجله نكن اینها دهها و گاهى صدها سال در عصر جاهلیّت به كارهاى خلاف خو گرفتهاند و یك روزه نمىتوان آنها را تغییر داد. دراین آیه نیزصبربه عنوان یك فضیلت اخلاقى مطرح شده است.
آنچه بهوسیله امام(ره) تبلیغ شد و باعث موفقیّت در انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلى گشت و با آن توانستیم كشور را از تجاوز بیگانگان حفظ كنیم مفهوم والاى صبر بود. درحالى كه دشمن در بهترین شرایط جنگى و ما در بدترین شرایط بودیم؛ ولى استقامتى كه از ایمان ناشى مىشود باعث نجات ما شد. آیا صبر با این معانى، یك فضیلت اخلاقى و مهمّ انسانى است یا باعث عقبافتادگى؟ ولى زمانى كه به دست افراد نادان و یا مغرض مىافتد تبدیل به رذیله اخلاقى مىشود یا مسئلهاى كه باعث عقبافتادگى خواهد شد.