فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

حاكم اسلامى از نزدیكان خود طرفدارى نمى كند

«الإمام علی(علیه السلام) : ... و اللَّه لقد رأیت عقیلا و قد أملق حتّى استماحنى من برّكم صاعا، و رأیت صبیانه شعث الشّعور، غبر الألوان من فقرهم، كأنّما سوّدت وجوههم بالعظلم؛ و عاودنی مؤكّدا و كرّر علیّ القول مردّدا، فأصغیت إلیه سمعی، فظنّ أنّی أبیعه دینی، و اتّبع قیاده مفارقا طریقتی؛ فأحمیت له حدیدة، ثمّ أدنیتها من جسمه لیعتبر بها، فضجّ ضجیج ذی دنف من ألمها، و كاد أن یحترق من میسمها. فقلت له: ثكلتك الثّواكل یا عقیل! أتئنّ من حدیدة أحماها إنسانها للعبه، و تجرّنی إلى نار سجرها جبّارها لغضبه؟ أتئنّ من الأذى، و لا أئنّ من لظى؟!؛(2807) امام على(علیه السلام) : ... به خدا سوگند كه عقیل را دیدم پریشان و مستمند، از من خواست تا یك من از گندم شما به او بدهم، و كودكانش را دیدم كه از فقر مویشان ژولیده و رنگشان تیره گشته بود، چنان كه گویى چهره هاى آنان را با نیل رنگ كرده اند؛ و او پى در پى به دیدار من آمد و گفته خود را تكرار كرد. و من به سخنانش گوش مى دادم، تا آنجا كه پنداشت دین خود را به او خواهم فروخت و زمام خود را به دست او داده، از سیره خود دست خواهم كشید. در اینجا بود كه پاره آهنى براى او گداختم، و به تنش نزدیك كردم تا متنبّه گردد، در آن حال چنان فریاد برآورد، كه بیمار از درد، و نزدیك بود از داغىِ آن پاره گداخته بگدازد. به او گفتم: مادران داغدار بر تو بگریند، از آهنى مى نالى كه انسانى به بازیچه آن را گرم ساخته است، و مرا به آتشى مى كشانى كه خداى جبّارش به خشم گداخته؟ تو از آزار حرارتى اندك بنالى، و من از شعله سركش دوزخ ننالم؟»

لزوم هم سطح بودن زندگى و معیشت حاكم اسلامى (و خانواده او) با ضعیفترین فرد اجتماع

«الإمام علی(علیه السلام) : أ أقنع من نفسی بأن یقال: «أمیر المؤمنین»، و لا أشاركهم فی مكاره الدّهر، أو أكون أسوة لهم فی جشوبة العیش؟؛(2808) امام على(علیه السلام) : آیا بدین بسنده كنم كه به من، «امیر المؤمنین» گویند، و در ناخوشایندهاى روزگار شریك مردم نباشم؟ یا در سختى زندگى نمونه اى برایشان بشمار نیایم؟»

حقّ مردم بر والى

«الإمام علی(علیه السلام) من كتاب له إلى امراء الأجناد. فإنّ اللَّه جعلكم فی الحقّ جمیعا سواء، أسودكم و أحمركم، و جعلكم من الوالی و جعل الوالی منكم بمنزلة الوالد من الولد، و الولد من الوالد ... و إنّ حقّكم علیه إنصافكم، و التّعدیل بینكم؛(2809) امام على(علیه السلام) در نامه اى به فرماندهان سپاهها: خدا همه شما را -خواه سیاه و خواه سرخ- در حق، برابر دانسته، و شما را نسبت به والى، و والى را نسبت به شما، همچون فرزند نسبت به پدر، و پدر نسبت به فرزند قرار داده است ... و حقّ شما بر والى آن است كه با شما با انصاف رفتار كند، و در میان شما عدالت را برپا دارد.»