دستور اصلاح
(ابوحنیفه) مدیر حجاج و دامادش در زمان امام صادق(علیه السلام) بر سر ارث دعوا داشتند گوید: مفضل بن عمر كوفى (از اصحاب خاص امام) از كنار ما مى گذشت، نزاع ما را بدید و ایستاد و بعد فرمود: با من تا درب منزلم بیایید. ما هم تا درب منزل او رفتیم او وارد خانه اش شد و كیسه پولى به مقدار چهار صد در هم آورد به ما داد و بین ما را اصلاح داد، و بعد گفت: این مال از من نیست از امام صادق (علیه السلام) است، امام(علیه السلام) فرمود: «هر گاه میان دو نفر از شیعیان ما بر سر پول نزاع شد، به آنها بده تا بینشان اصلاح شود.»(2520)
مصلح باید دانا به نزاع باشد
(عبدالملك) گوید: بین حضرت باقر(علیه السلام) و بعضى فرزندان امام حسن(علیه السلام) اختلافى پیدا شد، من خدمت امام رفتم و خواستم در این میان سخنى بگویم تا شاید اصلاح شود.
امام(علیه السلام) فرمود: «تو چیزى در بین ما مگو، زیرا مثل ما با پسرعمویمان مانند همان مردى است كه در بنى اسرائیل زندگى مى كرد، و او را دو دختر بود یكى از آن دو را به مردى كشاورز و دیگرى را به شخصى كوزه گر شوهر داده بود.
روزى براى دیدن آنها حركت كرد؛ اول پیش آن دخترى كه زن كشاورز بود رفت و از او احوال پرسید. دختر گفت: پدرجان! شوهرم زراعت فراوانى كرده اگر باران بیاید حال ما از تمام بنى اسرائیل بهتر است.
از منزل آن دختر به خانه دیگر دخترش رفت و از احوالش پرسید، گفت: پدر، شوهرم كوزه زیادى ساخته اگر خداوند مدتى باران نفرستد تا كوزه هاى او خشك شود حال ما از همه نیكوتر است.
آن مرد از خانه دختر خود خارج شد در حالى كه مى گفت: خدایا تو خودت هر چه صلاح مى دانى بكن، در این میان مرا نمى رسد كه به نفع یكى درخواستى بكنم، هرچه صلاح است آنها را انجام ده.»
امام(علیه السلام) فرمود: «شما نیز نمى توانید بین ما سخنى بگویید، مبادا در این میان بى احترامى به یكى از ما شود، وظیفه شما به واسطه پیامبر(صلى الله علیه و آله) نسبت به ما احترام نسبت به همه ما است.(2521)