غنا بركت خانه را مى برد
«قَالَ(علیه السلام) لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِكَةُ بَیْتاً فِیهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا یُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُمُ الْبَرَكَة؛(2493) فرمود: داخل نمى شوند ملائكه در خانه اى كه در آن شراب یا دف (دایره) یا طنبور یا نرد (و یا آلات دیگر موسیقى) باشد و دعاى اهل آن خانه مستجاب نشود، و خداوند بركت را از ایشان بردارد.»
قدرت موسیقى
مسعودى در مروّج الذهب مى نویسد كه در زمان عبدالملك یا یكى از خلفاى بنى امیه كه لهو و موسیقى خیلى رایج شد، خبر به خلیفه دادند كه فلان كس خواننده است و كنیز زیبایى هم دارد كه او هم خواننده است و تمام جوانهاى مدینه را فاسد كرده است. اگر چاره اى نیندیشى این زن جوانهاى مدینه را فاسد خواهد كرد. خلیفه دستور داد كه غل به گردن آن مرد و كنیزش بیندازند و آنها را به شام بیاورند. وقتى آن دو در حضور خلیفه نشستند، مرد گفت كه معلوم نیست كه اینكه كنیز من مى خواند غنا باشد، و از خلیفه خواست كه خودش امتحان كند. خلیفه دستور داد كه كنیز بخواند او شروع به خواندن كرد، كمى كه خواند شروع به سر تكان دادن كرد، كم كم كار بجایى رسید كه خود خلیفه شروع كرد به چهار دست و پا راه رفتن و مى گفت: بیا جانم به این مركوب خودت سوار شو! واقعاً موسیقى قدرت عظیم و فوق العاده اى مخصوصاً از جهت پاره كردن پرده تقوى و عفّت دارد.
این امر از حجاز و مكه و مدینه هم آغاز شد، شاید و گویا به وسیله ایرانیهایى كه به آنجا رفته بودند و كارهاى معمارى و بنایى مى كردند و در خلال همان كارهاى بنایى یا معمارى آواز مى خواندند شایع شده بود. در همین زمان مسئله آوازخوانى كنیزها نیز رایج شده بود.(2494)