فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

مبارزه با مفاسد اجتماعى

مرحوم آیت الله علوى در مسئله مبارزه با مفاسد اجتماعى خیلى جدّى بود و چنانچه جائى مركز فساد مى شد یا فردى مبادرت به اشاعه فساد اخلاقى مى نمود به شدت برخورد مى كردند و ابتدا با نصیحت و چنانچه اثرى نمى كرد، با شدّت عمل برخورد مى نمودند. به عنوان نمونه یك سال در سرچشمه خوانسار بالاى حوض «مرزنگشت» كه مخفّف (مرده زنده گشت) مى باشد. محلّى ساختند كه شبها عده اى در آن به میگسارى و قماربازى مشغول بودند. ایشان به بعضى از جوانان مؤمن دستور دادند آنجا را نیمه شب خراب كردند كه خود شرح مفصّلى دارد از یكى از آنهائى كه در تخریب آن دست داشت سؤال كردم، ایشان چنین گفت:
روزى آقاى علوى فرمودند مى خواهم این اطاقك بالاى حوض كه فعلاً مركز میگسارى و قماربازى شده فردا صبح دیگر وجود نداشته باشد. من به اتفاق دوستم عرض كردیم آقا همین امشب كار را تمام مى كنیم. ساعت دوازده شب بود كه به اتفاق دوستم به سرچشمه رفتیم و بر تپه بالاى حوض مذكور كه مشرف بر حوض و آن اطاقك بود موضع گرفتیم. قهوه خانه پر بود و دود سیگار و... و سر و صداى افراد آن بلند بود. صبر كردیم تا نیمه شب فرا رسید سنگ بزرگى را كه شاید چند صد من وزن داشت انتخاب نمودیم و زیر آن را تدریجاً خالى كردیم و به هنگام نیمه شب با یك فشار آن را رها نمودیم. سنگ بزرگى با صداى زیاد به طرف پائین سرازیر شد و با صداى وحشتناكى كنار قهوه خانه وسط حوض افتاد كه هنوز هم آن سنگ بزرگ در حوض مى باشد. افراد داخل قهوه خانه از شدت هراس به سرعت و عجله آنجا را ترك نمودند و ما با خیال راحت پائین آمدیم و قهوه خانه را خراب كردیم و حتى چوبهاى آن را دسته كردیم و رفتیم منزلهایمان. صبح كه به بازار رفتیم مردم همه جا سخن از حادثه دیشب مى گفتند و براى دیدار سرچشمه مى رفتند و ما خودمان هم رفتیم دیدیم. تفسیرهاى مختلفى از این كار مى شد، البته عده اى را نیز دستگیر كرده بودند تا بعداً به مسئولان به شكلى اطلاع داده شد كه آنان بیگناه هستند و افرادى كه این كار را كرده اند به دستور آقاى علوى بوده و نمى شود با ایشان درافتاد، این بود كه آنان را نیز آزاد كردند.
روزى شخصى در خیابان در ماه رمضان آشكارا روزه خود را مى خورد ایشان تذكر دادند، او گوش نكرد. آقا عصاى خود را به طرف او پرتاب كردند كه عصا به واسطه این عمل شكست.(2458)

پیشگیرى باید كرد وگرنه معتاد مریض است

گروه زیادى از فقرا و ضعفا مستمرى بگیر حجة الاسلام بودند یعنى براى كسانى كه تن سالمى براى كار كردن و سرمایه اى براى تجارت نداشتند و نیازمند بودند مرحوم آخوند... مستمرى قرار داده بود و خود نیز اغلب آنها را مى شناخت و سر موعد كه مراجعه مى كردند جیره آنها را مى داد.
یك نفر از این مستمرى بگیران آمد و مستمرى خود را گرفت و رفت، فضولى در مجلس گفت: آقا این شخص معتاد به تریاك است شما به او مستمرى مى دهید؟
آقا گفت: راست مى گوئید چرا تا حالا نگفتید؟ همه فكر كردند كه مى خواهد مستمرى او را قطع كند لكن دفعه دیگر كه آمد آقا فرمود: بنشین و بگو ببینم راستى معتاد هستى؟ آن شخص با خجالت گفت: بلى. آقا پرسید: روزى چقدر براى تریاك خرج مى كنى؟ گفت: با پول چائى اش جمعاً ده شاهى. آقا گفت: چرا تا حالا نگفتى من آن جیره را فقط براى اهل و عیالت تعیین كرده بودم معلوم مى شود تو حقّ آنان را مى خوردى.
سپس ده شاهى به جیره او افزود و فرمود: بیش از این حق ندارى براى تریاك خرج كنى. یك قران هم فوق العاده داد تا كسرى مخارج خانواده اش را جبران كند. بعد از رفتن آن شخص اطرافیان به آقا اعتراض كردند او پاسخ داد: این بدبخت معتاد شده و اختیار از دستش رفته و این ده شاهى جزو مخارج روز او است و باید داده شود وگرنه او كه ترك نمى كند و از مخارج زن و بچه اش مى بُرد.(2459)

ترك عادت

مرحوم آیت الله سید محمد حجت كوه كمرى عشق فراوانى به مطالعه كتب داشت و در این زمینه احساس خستگى به او راه نمى یافت و عادت ایشان چنین بوده كه هر چهار سال یك بار تمام كتب درسى حوزه را از مقدمات گرفته تا كفایه بدقت مطالعه مى كردند.(2460)
مرحوم استاد شهید مطهرى داستانى در رابطه با هجرت از عادت و قدرت تصمیم گیرى آن مرحوم نقل كرده اند: مرحوم آیت الله حجت اعلى الله مقامه یك سیگارى بود كه من واقعاً هنوز نظیر او را ندیده ام؛ گاهى سیگار از سیگار قطع نمى شد. وقتى مریض شدند براى معالجه به تهران آمدند و در تهران اطباء گفتند چون بیمارى ریوى دارید باید سیگار را ترك كنید ایشان ابتدا به شوخى فرمود: من این سینه را براى سیگار كشیدن مى خواهم اگر سیگار نباشد سینه را مى خواهم چه كنم؟ عرض كردند به هر حال برایتان ضرر داد و واقعاً مضر است.
فرمود مضر است؟! عرض كردند بلى. دیگر نمى كشم. یك «نمى كشم» كار را تمام كرد. یك حرف و یك تصمیم این مرد را بصورت یك مهاجر از عادت قرار داد.(2461)