فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

آیات

محارم زن

«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ؛ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُوْلِى الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلَى عَوْرَتِ النِّسَاءِ وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛(2331) به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ كنند این براى آنان پاكیزه تر است خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است! و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را- جز آن مقدار كه نمایان است- آشكار ننمایند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افكنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم كیششان، یا بردگانشان [كنیزانشان ]یا افراد سفیه كه تمایلى به زن ندارند، یا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید!»

خطر خلوت

«وَ رَوَدَتْهُ الَّتِى هُوَ فِى بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوَبَ وَ قَالَتْ هَیْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْوَاىَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّلِمُونَ؛ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِهَا لَوْ لَا أَن رَّءَا بُرْهَنَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ؛ وَ اسْتَبَقَا الْبَابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِن دُبُرٍ وَ أَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَا الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَن یُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ قَالَ هِىَ رَوَدَتْنِى عَن نَّفْسِى وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كاَنَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكَذِبِینَ؛(2332) و آن زن كه یوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجویى كرد درها را بست و گفت: «بیا (بسوى آنچه براى تو مهیاست!)» (یوسف) گفت: «پناه مى برم به خدا! او [عزیز مصر ]صاحب نعمت من است مقام مرا گرامى داشته (آیا ممكن است به او ظلم و خیانت كنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمى شوند! آن زن قصد او كرد و او نیز- اگر برهان پروردگار را نمى دید- قصد وى مى نمود! اینچنین كردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود! و هر دو به سوى در، دویدند (در حالى كه همسر عزیز، یوسف را تعقیب مى كرد) و پیراهن او را از پشت (كشید و) پاره كرد. و در این هنگام، آقاى آن زن را دمِ در، یافتند! آن زن گفت: «كیفر كسى كه بخواهد نسبت به اهل تو خیانت كند، جز زندان و یا عذاب دردناك، چه خواهد بود؟!» (یوسف) گفت: «او مرا با اصرار به سوى خود دعوت كرد!» و در این هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه: «اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن راست مى گوید، و او از دروغگویان است.»