بخشش غلام
«عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى(علیه السلام) فِی حَائِطٍ لَهُ یَصْرِمُ فَنَظَرْتُ إِلَى غُلَامٍ لَهُ قَدْ أَخَذَ كَارَةً مِنْ تَمْرٍ فَرَمَى بِهَا وَرَاءَ الْحَائِطِ فَأَتَیْتُهُ وَ أَخَذْتُهُ وَ ذَهَبْتُ بِهِ إِلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّی وَجَدْتُ هَذَا وَ هَذِهِ الْكَارَةَ فَقَالَ لِلْغُلَامِ یَا فُلَانُ قَالَ لَبَّیْكَ قَالَ أَ تَجُوعُ قَالَ لَا یَا سَیِّدِی قَالَ فَتَعْرَى قَالَ لَا یَا سَیِّدِی قَالَ فَلِأَیِّ شَیْ ءٍ أَخَذْتَ هَذِهِ قَالَ اشْتَهَیْتُ ذَلِكَ قَالَ اذْهَبْ فَهِیَ لَكَ وَ قَالَ خَلُّوا عَنْه؛(2224) معتب گوید: موسى بن جعفر(علیه السلام) در باغ خرمایش بود و شاخه مى بُرید، یكى از غلامان حضرت را دیدم دسته اى از خوشه هاى خرما را برداشت و پشت دیوار انداخت، من رفتم و او را گرفته، نزد حضرت بردم و گفتم: قربانت گردم! من این غلام را دیدم كه این خوشه ها را برداشته بود. حضرت فرمود: فلانى! غلام گفت: لبیك. فرمود: گرسنه اى؟ گفت: نه، آقاى من! فرمود: برهنه اى؟ گفت: نه، آقاى من! فرمود: پس چرا این را برداشتى؟ گفت: این را دلم میخواست. فرمود: برو، این خرما هم از تو، و فرمود او را رها كنید.»
گذشت سلطان
«مِنْ أَلْفَاظِ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه و آله) الْمُوجَزَةِ عَفْوُ الْمَلِكِ أَبْقَى لِلْمُلْك؛(2225) از كلمات قصار رسول اللَّه(صلى الله علیه و آله) است: گذشت سلطان حكومت او را بیشتر دوام مى بخشد.»
نكوهش انتقام
«قال علىّ(علیه السلام) : قلّة العفو اقبح العیوب و التّسرع الى الانتقام اعظم الذّنوب؛(2226) على(علیه السلام) میفرمود: زشت ترین عیبها كم گذشتى از لغزش مردم و بزرگترین گناهان شتاب كردن در انتقام است.»