نكات
كتاب غذاى روح انسان است و فرهنگ كتابخوانى باید به عنوان سیره و سنّت بین مردم رایج شود.(2184)
كتابخوانى باید همانند كارهاى روزانه در زندگى مردم وارد شود.
مك لوهان مى گوید: كیفیّت زندگى شما را دو چیز تعیین مى كند: كتابهایى كه مى خوانید و انسانهایى كه ملاقات مى كنید.
نیچه مى گوید: بگذار روح خود را در آن فضایى كه دوست دارم پرواز دهم زیرا كه من در كتابخانه خود بسان فرمانروایى مى مانم كه در قصر خود نشسته، گاهى با فلاسفه و زمانى با سفراى شیرین سخن صحبت مینمایم.
ژول كارارتى مى گوید: اگر از مشتاقان كتاب هستید بزرگترین خوشبختى جهان را دارا هستید.
پلوتارك مى گوید: اگر مادر نباشد جسم انسان ساخته نمى شود و اگر كتاب نباشد روح بشر پرورش نمى یابد.
لینكلن مى گوید: بهترین دوست من كسى است كه كتابهایى را به من هدیه كند كه تا به حال نخوانده باشم.
كتابخانه بوستان و كتابداران باغبانانى هستند كه غنچه هاى شكفته جهل را به گل دانایى مبدّل مى سازد.
فرهیختگى، دانایى، فضل و ادب، هنر و ذوق، دانش و معرفت و هر چه از این قبیل همه وامداران كاغذ و قلمند.
دانش افزایى شمه اى از كارستان كتاب است و ذوق پرورى برگى از دفتر پر برگ و بار اوست.
میتوان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرایش و عشق او به كتاب و كتابخوانى میزان كرد و میتوان از این محك گوهر آدمیان عیار گرفت.
هر روز رسانه اى و فرهنگ پرورى به جمع فرهنگ سازان جهان اندیشه راه مى یابد، اما هرگز قدر و منزلت كتاب رو به كاهش نمى گراید و غبارى بر آیینه خورشید كتاب نمى نشیند.
گشت و گذار در هیچ صحرایى به اندازه گرداندن دیده بر روى برگهاى كتاب طراوت بخش نیست. و به حق كه میان حق و باطل فاصله همان قدر است كه میان گشودن و بستن كتاب.