فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

دست كارگر نمى سوزد

«روى انس بن مالك انّ رسول اللَّه(صلى الله علیه و آله) لمّا اقبل من غزوة تبوك استقبله سعد الانصارى فصافحه النّبى(صلى الله علیه و آله) ثمّ قال له: ما هذا الّذى اكنب یدیك؟ قال یا رسول اللَّه! اضرب بالمر و المسحاة فانفقه على عیالى فقبّل یده رسول اللَّه(صلى الله علیه و آله)و قال هذه ید لا تمسّها النّار؛(2134) انس بن مالك گفت: موقعى كه رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) از جنگ تبوك مراجعت مى كرد، سعد انصارى به استقبال آمد، حضرت با او مصافحه كرد و دست سعد را زبر و خشن دید. فرمود: چه صدمه اى و آسیبى به دستت رسیده است؟ عرض كرد: یا رسول اللَّه! من با طناب و بیل كار میكنم و درآمدم را خرج معاش خانواده ام مى نمایم. رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) دست او را بوسید و فرمود: این دستى است كه آتش با آن تماس پیدا نمى كند.»

خاركنى بهتر از نیازمندى

«قال رسول اللَّه(صلى الله علیه و آله): لئن یحتطب الرّجل على ظهره یبیعه و یستغنى به و یتصدّق بفضله خیر من ان یسأل رجلا آتاه اللَّه من فضله فیعطیه او یمنعه؛(2135) رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) فرموده است: اگر مردى براى خاركنى به بیابان برود، هیزم جمع كند، با دوش خود حمل نماید، آن را بفروشد، از قیمتش خویشتن را بى نیاز كند، و مازادش را صدقه بدهد، بهتر از آنست كه از ثروتمندى درخواست كمك نماید، خواه مرد متمكّن به او چیزى بدهد یا محرومش سازد.»

نكوهش گدائى

«عن زرارة عن الصّادق(علیه السلام) : انّ رجلا اتاه فقال انّنى لا احسن ان اعمل عملا بیدى و لا احسن ان اتّجر و انا محارف محتاج فقال اعمل و احمل على رأسك و استغن عن النّاس؛(2136) زراره میگوید مردى به حضور امام صادق(علیه السلام) آمد و عرض كرد: دست سالمى ندارم كه با آن كار كنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت نمایم، مرد محروم و مستمندى هستم، چه كنم؟ امام صادق(علیه السلام) كه مى دید سر آن مرد سائل سالم است و میتواند طبق رسوم محلّى با آن كار كند، راضى نشد عزّ و شرفش با گدائى از مردم درهم بشكند، به وى فرمود: با سرت باربرى كن و خود را از مردم مستغنى و بى نیاز بدار.»