عدول از ضوابط و احكام شرعى
گروهى از یكى از قبائل عرب، خدمت رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) رسیدند و عرض كردند: یا رسول اللّه! اگر مى خواهید ما مسلمان بشویم سه شرط داریم كه باید آنها را بپذیرید: 1- اجازه بدهید تا یكسال دیگر هم، این بتها را پرستش كنیم. 2- نماز خیلى بر ما ناگوار است، اجازه بدهید ما نخوانیم. 3- از ما نخواهید كه آن بت بزرگمان را، خودمان بشكنیم.
حضرت در جواب فرمودند: «از این سه پیشنهاد شما، فقط سومى پذیرفته مى شود (یعنى فقط شكستن بت بزرگ كه در صورت اكراه شما، دیگران آن را خواهند شكست) و اما بقیه محال است.»(2009)
پیغمبر، هرگز اینطورى فكر نكرد كه خوب مثلاً یك قبیله اى آمده مسلمان بشود. اینها كه چندین سال است بتها را مى پرستند، بگذار یكسال دیگر هم پرستش كنند و سپس موحّد شوند، بالاخره با اتّخاذ این شیوه بر تعداد مسلمانان كه افزوده مى شود.
نه هرگز پیامبر(صلى الله علیه و آله) چنین فكرى را از ذهن خود عبور ندادند، زیرا این پذیرفتن، صحّه گذاردن روى بت پرستى بود. این را هم باید دانست كه، نه فقط یك سال، اگر حتّى مى گفتند یك شبانه روز هم اجازه بدهید كه بت بپرستیم و نماز نخوانیم باز هم محال بود كه پیامبر اجازه بدهند و بپذیرند، و اگر درخواست مى كردند كه: یا رسول اللّه! اجازه بدهید، ما فقط یك شبانه روز نماز نخوانیم بعد مسلمان مى شویم و خواهیم خواند، و تنها همین یك شبانه روز نماز نخواندن را پیامبر تأیید و امضاء كنند، باز هم محال بود كه حضرت چنین اجازه اى بدهند.
زیرا پیامبر براى هدف مقدّس خویش، از وسایل نامشروع استفاده نمى كنند، نه از جهل مردم و نه از عدول از ضوابط و احكام شرعى.