دختر در زمان جاهلیّت
«وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِیمٌ؛ یَتَوَرَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْكُمُونَ؛(1947) در حالى كه هر گاه به یكى از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه مى شود و به شدّت خشمگین مى گردد ... بخاطر بشارت بدى كه به او داده شده، از قوم و قبیله خود متوارى مى گردد (و نمى داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاك پنهانش كند؟! چه بد حكم مى كنند!»
تنفّر مشركان عرب از اولاد دختر
«وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِیمٌ؛ أَ وَ مَن یُنَشَّؤُاْ فِى الْحِلْیَةِ وَ هُوَ فِى الْخِصَامِ غَیرُ مُبِینٍ؛(1948) در حالى كه هر گاه یكى از آنها را به همان چیزى كه براى خداوند رحمان شبیه قرار داده [به تولّد دختر ]بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه مى شود و خشمگین مى گردد! آیا كسى را كه در لابلاى زینتها پرورش مى یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا مى خوانید)؟!»
جنسیّت فرزند در اختیار خداست
«لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّكُورَ؛ أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یَجْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ؛(1949) مالكیّت و حاكمیّت آسمانها و زمین از آن خداست هر چه را بخواهد مى آفریند به هر كس اراده كند دختر مى بخشد و به هر كس بخواهد پسر. یا (اگر بخواهد) پسر و دختر- هر دو- را براى آنان جمع میكند و هر كس را بخواهد عقیم مى گذارد زیرا كه او دانا و قادر است.»