فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

گوهر وقت

مرحوم حجة الاسلام سیّد صادق شمس چنین نقل نموده اند: بنده به طور مكرّر خدمت مرحوم علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایى رسیده ام، علاّمه مى گفتند: به تازگى به این فكر افتاده ام كه تفسیر (المیزان) را بنویسم ولى نقطه هاى آن را در روز پنج شنبه بگذارم كه در این روز علاوه بر این كه نقطه ها را مى گذارم، مرورى نیز بر متن تفسیر نموده باشم. اگر چنین كنم روزى یك ربع ساعت (=پانزده دقیقه) جلو هستم یعنى از وقت و فرصت به خاطر به كارگیرى این شیوه استفاده كرده ام.(1937)

فرصتهاى غنیمتى

نقل نموده اند كه: مرحوم حضرت آیت اللَّه العظمى بروجردى گاهى به واسطه كثرت مشاغل چند دقیقه اى دیرتر از موعد مقرّر به درس حاضر مى شدند. یك روز كه ایشان دیر تشریف آوردند یكى از علما اعتراض كرده و گفت: وقت طلّاب ضایع مى شود. آیت اللَّه بروجردى فرمودند: چرا شما وقت خود را تلف مى كنید من این دوازده جزء قرآن را كه الان حفظ هستم از همین وقت ها استفاده كرده ام شما هم بى كار ننشینید این چند دقیقه اى كه من دیر رسیدم مشغول حفظ قرآن باشید.(1938)

فنا و بى وفایى دنیا از نظر نوح(علیه السلام)

حضرت نوح(علیه السلام) از پیامبرانى بود كه عمر طولانى داشت. بعضى نوشته اند 2500 سال عمر نمود، از این رو به او «شیخ الانبیا» مى گفتند. در عین حال او هرگز دل به این دنیاى فانى نبسته بود و خود را چون مسافرى مى دید، شاهد بر مدّعى اینكه در روزهاى آخر عمر آن پیامبر گرامى، شخصى از او پرسید: دنیا را چگونه دیدى؟
نوح (علیه السلام) در پاسخ گفت: «كَبَیتٍ له بابانِ دَخَلْتُ مِن اَحَدِهما و خَرَجْتُ مِن الآخَرِ؛ دنیا را همچون اطاقى دیدم كه داراى دو در است، از یكى وارد شدم و از دیگرى بیرون رفتم.»(1939)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هنگامى كه عزرائیل نزد نوح(علیه السلام) براى قبض روح آمد، نوح در برابر تابش آفتاب بود، عزرائیل سلام كرد، نوح(علیه السلام) جواب سلام او را داد و پرسید: براى چه به اینجا آمده اى؟
عزرائیل گفت: آمده ام روح تو را قبض كنم.
نوح(علیه السلام) فرمود: اجازه بده از آفتاب به سایه بروم.
عزرائیل اجازه داد و نوح(علیه السلام) به سایه رفت، سپس نوح (این سخن عبرت آمیز را به عزرائیل) گفت: اى فرشته مرگ! آنچه در دنیا زندگى نمودم، (به قدرى زود گذشت كه) همانند آمدن من از آفتاب به سایه بود، اكنون مأموریّت خود را در مورد قبض روح من انجام بده. عزرائیل نیز روح او را قبض كرد.»(1940)