فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

هجرت از عادت

مرحوم آیت اللّه حجت اعلى اللّه مقامه، یك سیگارى اى بود كه من واقعاً هنوز نظیر او را ندیده ام، گاهى سیگار از سیگار قطع نمى شد، بعضى وقتها هم كه قطع مى كرد مدتش خیلى كوتاه بود و طولى نمى كشید كه مجدّداً سیگارى را آتش مى زد در اوقات بیدارى اكثر وقتشان به سیگار كشیدن مى گذشت.
وقتى مریض شدند براى معالجه به تهران آمدند و در تهران اطباء گفتند: چون بیمارى ریوى دارید باید سیگار را ترك كنید.
ایشان ابتدا به شوخى گفت: من این سینه را براى سیگار كشیدن مى خواهم اگر سیگار نباشد سینه را مى خواهم چه كنم؟
عرض كردند: به هر حال برایتان خطر دارد، و واقعاً مضر است.
فرمود: مضر است؟
گفتند: بله همینطور است.
فرمودند: دیگر نمى كشم.
یك نمى كشم، كار را تمام كرد؛ یك حرف و یك تصمیم، این مرد را به صورت یك مهاجر از عادت قرار داد.
در احادیث نیز آمده است: «المهاجر من حجر السیئات، مرد آن است كه بتواند از آنچه به او چسبیده است جدا شود و هجرت كند. اگر فردى از یك سیگار كشیدن نتواند هجرت كند پس انسان نیست.(1755)

شعر

تركِ عادت، موجب مرض است. «دهخدا»
خوىِ بد در طبیعتى كه نشست
نرَود تا به وقت مرگ از دست
«سعدى»
ریسمان سوخت و كَجِیَش بیرون نرفت.
مار، پوست بگذارد خوى نمى گذارد. «جامع التمثیل»

نكات

اگر كج روى براى انسان عادت شد، قهر الهى فرا مى رسد.
عمل به آیات و احكام الهى، باید همراه با جدّیّت، عشق و تصمیم باشد نه شوخى، نه عادت، نه شكّ و نه تشریفات.
جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شیوه خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هر گاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقه ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَیْهِ»(1756).
گناه بد است، ولى بدتر از آن عادت به گناه و روحیّه گناه است. «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ...».
آنجا كه گناه جزو روحیّه و عادت شد، عقوبت پروردگار سخت است.
عدالت مستمرّ بصورت ملكه و عادت، ارزش است، نه عدالت لحظه اى.
خداوند، انسان را چنان آفریده كه چه كارهاى خوب و چه كارهاى بد، كم كم در روح او تأثیر مى گذارد و به آن عادت مى كند.
گاهى عادت بر فطرت پیروز مى شود، مثل غلبه عادت بت پرستى نیاكان بر فطرت حق طلبى نسل جدید.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: نماز و روزه مردم شما را نفریبد، زیرا گاهى همه آنها از روى عادت است. مردم را با راستگویى و اداى امانت امتحان كنید و بشناسید.
آنان كه به گناه عادت كنند، براحتى راه انبیا را نمى پذیرند. «كانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ».
در صورتى كه گناه در جامعه به حالت عادت درآید، باید با تكرار تذكّر و پیگیرى مداوم، آن را برطرف كرد.
انسان، ابتدا دست به كار خلاف مى زند، سپس كار خلاف براى او عادت مى شود و او را به خود جذب مى كند، یعنى در مسیر عمل و ارتكاب آن قرار مى گیرد و پس از ارتكاب گناه، اسیر آن مى شود.
خطر بزرگ آن است كه انكار حقّ در انسان، به صورت یك عادت و خصلت درآید.