فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

درسى از اخلاق پیامبر(صلى الله علیه و آله)

مردى یهودى بر پیغمبر(صلى الله علیه و آله) وارد شد. و عایشه همسر آن حضرت در حضور آن بزرگوار نشسته بود. یهودى در وقت ورود گفت: «السّام علیكم: مرگ بر شما» حضرت فرمود: «علیكم؛ بر شما باد» طولى نكشید یكى دیگر وارد شد و گفت: «السّام علیكم». حضرت فرمود: «علیكم». بار سوم نیز مردى دیگر چنین گفت و چنان شد (معلوم شد این پیش آمد تصادفى نیست، بلكه این یهودیان تبهكار، با هم تصمیم گرفته بودند تا با زبان، رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) را آزار دهند.) عایشه سخت خشمگین شد و فریاد زد: «اى گروه یهود! اى برادران میمون ها و خوك ها، مرگ و غضب و لعنت بر شما!» پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) به عایشه فرمود: «اى عایشه! اگر ناسزا و فحش مجسّم گردد زشت ترین صورت ها را دارد، ملایمت و آرامش، روى هر چه گذاشته شود آن را زینت مى دهد و از روى هر چیزى برداشته گردد آن را بد نمایان مى كند.»
عایشه: یا رسول اللَّه! مگر نشنیدى كه اینها به جاى سلام، السّام علیكم (مرگ بر شما) گفتند؟!
پیامبر: آنچه مى گویى شنیدم، ولى مگر نشنیدى من هم در جواب گفتم علیكم، بر شما باد. اگر مسلمانى به شما سلام كرد، در جوابش بگویید: سلام علیكم. و چنانچه كافرى به شما سلام كرد، در پاسخش بگویید علیك.(1512)

سلام معنى دار

در یكى از كتابهاى بعضى از علماء اخلاق نوشته بود كه در صدر اسلام مسلمانها عادت كرده بودند وقتى به یكدیگر مى رسیدند پس از سلام كردن، احوال پرسى مى كردند، از حال یكدیگر جویا مى شدند، به قصد اینكه آن مسلمان بگوید الحمدلله او را وادار بشكر نعمت كنند، از اینجهت احوالپرسى مرسوم شده است؛ یاد كند صحّت بدن را، بگوید الحمدللّه در حمد و شكر خدا او را به یاد خدا بیندازد. ولى این روزها ظاهراً نمى شود به این مستحب عمل كرد. چون به هر كس گفتى حالت چطور است سفره دلش را باز مى كند آنقدر شكایت از خدا و اوضاع روزگار مى كند كه تو پشیمان مى شوى كه گفتى احوالت چطور است.(1513)

ثواب مصافحه

ابوعبیده مى گوید: من در مسیرى همراه امام باقر(علیه السلام) بودم و با او در یك ردیف سوار بر مركب مى شدیم، به هنگام سوار شدن ابتدا من سوار مى شدم و سپس حضرت سوار مى شد و سلام مى كرد و مصافحه مى نمود و به گونه اى برخورد (و احوالپرسى) مى كرد كه گویا در برخورد اول است. و به هنگام پیاده شدن ابتدا او پیاده مى شد و سپس من از مركب پیاده مى شدم و چون هر دو روى زمین قرار مى گرفتیم باز به من سلام مى كرد و طورى احوالپرسى مى كرد كه گویا در برخورد اول مى باشد. من گفتم: شما برخوردى مى كنید كه قبلاً در نزد ما مرسوم نبوده (و چنین نمى كرده ایم). حضرت فرمود: «آیا مى دانى چه خیرى در مصافحه قرار داده شده است؟ بدرستیكه مؤمنین اگر به هنگام ملاقات با یكدیگر مصافحه كنند و با یكدیگر دست بدهند تا وقتى كه از یكدیگر جدا نشده اند خدا به آنها نظر (رحمت) مى كند و گناهان آنها مثل ریزش برگ از درخت ریخته مى شود.»(1514)