خوش سیماى جاهل
مردى خوش سیما به مجلس ابویوسف كوفى (م 182) قاضى هارون الرشید آمد، قاضى او را احترام و تعظیم كرد. او در آن مجلس بسیار ساكت و خاموش بود. قاضى گمان برد كه او با این وجاهت و سكوت داراى فضل و كمالى باشد.
قاضى گفت: سخنى بفرمائید؟ گفت: براى تحقیق مسئله اى آمده ام و سؤالى دارم. قاضى گفت: آنچه دانم جواب گویم. گفت: روزه دار كِى روزى را افطار كند؟ در جواب گفت: وقتى كه آفتاب غروب كند. مرد گفت: شاید تا نیمه شب آفتاب غروب نكند؟ قاضى خندید و گفت: چه نیكو گفته است شاعر «جریر بن عطیه» از شعراى عصر بنى امیه (م 110): خاموشى زینت براى مردى است كه ضعیف و نادان است(1490) و به درستى كه صحیفه عقل مرد از سخن گفتن او معلوم شود، همچنان بى عقلى او هم از سخن گفتن ظاهر شود. پس پى به جاهل بودن مرد خوش سیما برد.(1491)
شعر
اگر بینى كه نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینى، گناه است
در مقام گفت، مُهر خامشى بر لب زدن
تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان كردن است(1492)
گر سخن از نیكویى چون زَر بوَد
آن سخن، ناگفته نیكوتر بوَد(1493)
هر سخن از دل برآید
لاجرم بر دل نشیند
نكات
رمز سكوت و كتمان هاى نابجاى دانشمندان، وابستگى هاى مادّى آنان است. جهاد در اسلام یا براى مبارزه با طاغوت ها و شكستن نظام هاى جبّارى است كه اجازه تفكّر را به ملّت ها نمى دهند و یا براى محو شرك و خرافه پرستى است كه در حقیقت یك بیمارى است و سكوت در برابر آن، ظلم به انسانیّت است. آنجا كه بیان حقّ لازم است، سكوت حرام است. «وَ مَنْ یَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ». در تزاحم ارزش هاى انسانى، باید اهم و مهم رعایت شود. ارزش دفاع از مظلوم، بیش از ارزش حیا و سكوت است.
هر جا كه مظلوم در موضع قدرت قرار گرفت و عفوِ ظالم اثر تربیتى دارد، باید عفو كرد و هر جا كه سكوت، موجب ذلّت مظلوم و تقویت ظلم است باید فریاد زد. سكوت و كتمان در برابر طاغوت ها، دین فروشى در برابر سرمایه داران و عوام فریبى، از خطراتى است كه علما را تهدید مى كند.
مسئولین، بعضى از مطالبى را كه مى دانند، نباید در اختیار عموم بگذارند. نظیر مسائل اقتصادى مانند كمبود گندم و یا... صداقت خوب است، ولى صراحت، همه جا مفید نیست. اخبار و اطّلاعات، باید رده بندى و طبقه بندى شود. (جابرِ جُعفى، هزاران حدیث از امام باقر(علیه السلام) مى دانست كه حقّ گفتن آن را براى همه مردم نداشت. برخى از اخبار، نباید از رسانه ها و جراید، پخش شود، چون به زیان مردم است (گاهى سكوت و بیان نكردن، عاقلانه لازم است) «إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» معلّمان و گویندگان باید در سخن، ظرفیّت شنوندگان را حساب كنند. در برخى موارد، باید به شیوه تقیّه، عقاید را كتمان كرد و برخى سؤال ها را جواب نداد. «إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» انسان حقّ ندارد اسرار مردم و اسرار نظامى را فاش سازد. سكوت و رضایت بر گناه، شركت در گناه محسوب مى شود. در برابر تلاوت قرآن از سوى هر كس كه باشد، باید سكوت كرده و گوش بسپاریم. گاهى آثار تربیتى و اجتماعى یا سیاسىِ سكوت، بیش از برخورد و اعلام موضع است. سكوت در برابر شنیده ها، همیشه نشانه رضایت نیست. دفاع از بى گناه، واجب است و سكوت همه جا زیبا نیست.