خاموشى براى غیر از امور خیر
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله علیه و آله) لِرَجُلٍ أَتَاهُ أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى أَمْرٍ یُدْخِلُكَ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ قَالَ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَنِلْ مِمَّا أَنَالَكَ اللَّهُ قَالَ فَإِنْ كُنْتُ أَحْوَجَ مِمَّنْ أُنِیلُهُ قَالَ فَانْصُرِ الْمَظْلُومَ قَالَ فَإِنْ كُنْتُ أَضْعَفَ مِمَّنْ أَنْصُرُهُ قَالَ فَاصْنَعْ لِلْأَخْرَقِ یَعْنِی أَشِرْ عَلَیْهِ قَالَ فَإِنْ كُنْتُ أَخْرَقَ مِمَّنْ أَصْنَعُ لَهُ قَالَ فَأَصْمِتْ لِسَانَكَ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ أَ مَا یَسُرُّكَ أَنْ تَكُونَ فِیكَ خَصْلَةٌ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ تَجُرُّكَ إِلَى الْجَنَّة؛(1478) امام صادق(علیه السلام) فرمود: كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) به مردى كه خدمتش آمده بود فرمود: نمى خواهى تو را به امرى راهنمایى كنم كه خدا به وسیله آن تو را به بهشت برد؟ عرض كرد: آرى، یا رسول اللَّه! حضرت فرمود: از آنچه كه خدا به تو عطا فرموده بده. گفت: اگر خودم از آن كه به او دهم نیازمندتر باشم چه كنم؟ فرمود: ستمدیده را یارى كن. گفت: اگر خودم ناتوانتر از او باشم چه كنم؟ فرمود: كارى براى نادان بكن، یعنى او را راهنمایى كن. گفت: اگر خودم نادانتر از او بودم چه كنم؟ فرمود: زبانت را جز از خیر خاموش دار؛ آیا شادمان نیستى كه یكى از این خصلت ها را داشته باشى كه تو را به بهشت ببرد.»
طلاى خاموشى
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ إِنْ كُنْتَ زَعَمْتَ أَنَّ الْكَلَامَ مِنْ فِضَّةٍ فَإِنَّ السُّكُوتَ مِنْ ذَهَب؛(1479) امام صادق(علیه السلام) فرمود: لقمان حكیم به پسرش گفت: پسر جان! اگر گمان مى كنى كه سخن گفتن نقره است، بدان كه خاموشى طلاست.»
خاموشى مؤمن
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ یُكْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاكِتاً فَإِذَا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أَوْ مُسِیئا؛(1480) امام صادق(علیه السلام) فرمود: بنده مؤمن تا زمانى كه خاموش است از نیكوكاران نوشته مى شود، و چون لب به سخن گشاید، نیكوكار یا بدكار نوشته شود.»