فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

حقیقت سعادت یكى است و حقیقت شقاوت یكى

«عَنْ عَلِیٍّ(علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ حَقِیقَةُ السَّعَادَةِ أَنْ یَخْتِمَ الرَّجُلُ عَمَلَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ حَقِیقَةُ الشَّقَاءِ أَنْ یَخْتِمَ الْمَرْءُ عَمَلَهُ بِالشَّقَاء؛(1414) على(علیه السلام) فرمود: حقیقت سعادتمندى آنست كه كار انسان به سعادت پایان پذیرد و حقیقت شقاوت آنست كه پایان كار انسان شقاوت باشد.»

عوامل سعادت

«اربع من السّعادة و اربع من الشّقاوة فالاربع الّتى من السّعادة المرأة الصّالحة و المسكن الواسع و الجار الصّالح و المركب البهىّ و الاربع الّتى من الشّقاوة الجار السّوء و المرأة السّوء و المسكن الضّیق و المركب السّوء؛(1415) چهار چیز از سعادت و خوشبختى و چهار چیز از شقاوت و بدبختى است. آن چهارى كه از سعادت است: زن خوب، خانه وسیع، همسایه خوب و مركب خوب؛ و آن چهارى كه از شقاوت است: همسایه بد، زن بد، خانه تنگ و مركب بد.»

محاسبه اعمال نوعى سعادت است

«عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَقُولُ ابْنَ آدَمَ لَا تَزَالُ بِخَیْرٍ مَا كَانَ لَكَ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ وَ مَا كَانَتِ الْمُحَاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ وَ مَا كَانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعَاراً وَ الْحُزْنُ لَكَ دِثَاراً ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَیِّتٌ وَ مَبْعُوثٌ وَ مَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَسْئُولٌ فَأَعِدَّ جَوَاباً؛(1416) حضرت سجّاد(علیه السلام) میفرمود: اى زاده آدم! همیشه تو در خیر و سعادت هستى تا هنگامى كه اندرزگو و خیرخواهى از درون خود داشته باشى و مرتّب از خود محاسبه كنى و اعمالت را بررسى نمائى و خوف و ترس از حق را شعار خود سازى و حزن و اندوه را ملازم خود قرار دهى. اى فرزند آدم! تو قطعاً خواهى مُرد و مسلماً برانگیخته و در مقام حساب در برابر خدا قرار خواهى گرفت و از تو پرسش مى شود خود را براى جواب مهیّا كن.»