یوسف پاك سرشت
حضرت یوسف(علیه السلام) هنگامى كه به خانه عزیز مصر قدم نهاد، پس از سه سال به سن بلوغ رسید. زلیخا كه محو زیبایى و قیافه جذّاب و قد و قامت یوسف شده بود مدّت هفت سال او را خدمت كرد و از خدا مى خواست كه یوسف یك نگاهى به او كند. ولى آن نوجوان آراسته و وارسته از آلودگى ها از ترس خدا در این مدت هفت سال سر به پایین بود و حتى یك بار نیز به زلیخا نگاه نكرد.
زلیخا: یوسف! سرت را بلند كرده و نگاهى به من كن!
یوسف: «مى ترسم هیولاى كورى و نابینایى بر دیدگانم سایه افكند.»
زلیخا: چه چشم هاى زیبایى دارى؟!
یوسف: «همین دیدگان من در خانه قبر، نخستین عضوى هستند كه متلاشى شده و روى صورتم مى ریزند.»
زلیخا: چقدر بوى خوشى دارى؟!
یوسف: «اگر سه روز بعد از مرگ من، بوى مرا استشمام نمایى، از من فرار مى كنى.»
زلیخا: چرا نزدیك من نمى آیى؟!
یوسف: «چون مى خواهم به قرب خداوند نایل شوم.»
زلیخا: گام بر بروى فرش هاى پربهار و حریر من بگذار و به خواسته من اعتنا كن!
یوسف: «مى ترسم بهره ام در بهشت از من گرفته شود.»
زلیخا دید با تقاضا و خواهش و انواع نقشه هاى فریب دهنده نمى تواند یوسف را تسلیم هواهاى خود گرداند؛ از این رو خواست او را تهدید نموده و بترساند؛ بلكه به هدف شوم خویش برسد، به یوسف گفت: «اُسَلِّمُكَ اِلى المُعذِّبینَ؛ تو را به شكنجه دهندگان مى سپارم.»
یوسف: «اذاً یَكفینى ربّى؛ در این صورت خداى من مرا كافى است.»(1308)
بى گناهى كم گناهى نیست در دیوان عشق
یوسف از دامان پاك خود به زندان مى رود
شعر
ابر برناید پسِ منع زكات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
«مولوى»
نبوَد خیر در آن خانه كه عصمت نبود. (چون طهارت نبوَد، كعبه و بُتخانه یكى است...) «حافظ»
ز كس گر نترسى، بترس از خداى. «فردوسى»
هست ناپرهیزكارى مایه هر مُدبَرى(1309) (پاك یزدان گفت: اللَّهُ یُحِبُّ الْمُتَّقین...)
«ادیب نیشابورى»
نكات
فلسفه تحریم زنا
پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه اى كه وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلكه موجب حمایت كامل از فرزندان مى گردد، و پایه هاى محبّتى را كه در تمام طول عمر سبب ادامه این حمایت است مى گذارد.
خلاصه، در جامعه اى كه فرزندان نامشروع و بى پدر فراوان گردند روابط اجتماعى كه بر پایه روابط خانوادگى بنیان شده سخت دچار تزلزل مى گردد.
براى پى بردن به اهمیت این موضوع كافى است یك لحظه چنین فكر كنیم كه چنانچه زنا در كلّ جامعه انسانى مجاز گردد و ازدواج برچیده شود، فرزندان بى هویّتى كه در چنین شرائطى متولّد شوند تحت پوشش حمایت كسى نیستند، نه در آغاز تولّد و نه به هنگام بزرگ شدن.
از این گذشته از عنصر محبّت كه نقش تعیین كننده اى در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم مى شوند، و جامعه انسانى به یك جامعه كاملاً حیوانى توأم با خشونت در همه ابعاد، تبدیل مى گردد.
این عمل ننگین سبب انواع برخوردها و كشمكشهاى فردى و اجتماعى در میان هوسبازان است، داستانهایى را كه بعضى از چگونگى وضع داخل محله هاى بدنام و مراكز فساد نقل كرده و نوشته اند به خوبى بیانگر این واقعیت است كه در كنار انحرافات جنسى بدترین جنایات رخ مى دهد.
تجربه نشان داده و علم ثابت كرده است كه این عمل باعث اشاعه انواع بیماریها است و با تمام تشكیلاتى كه براى مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم كرده اند باز آمار نشان مى دهد كه تا چه اندازه افراد از این راه سلامت خود را از دست داده و مى دهند.
این عمل غالباً سبب سقط جنین و كشتن فرزندان و قطع نسل مى گردد، چرا كه چنین زنانى هرگز حاضر به نگهدارى اینگونه فرزندان نیستند، و اصولاً وجود فرزند مانع بزرگى بر سر راه ادامه اعمال شوم آنان مى باشد، لذا همیشه سعى مى كنند آنها را از میان ببرند. و این فرضیه كاملاً موهوم كه مى توان اینگونه فرزندان را در مؤسساتى زیر نظر دولتها جمع آورى كرد شكستش در عمل روشن شده، و ثابت گردیده كه پرورش فرزندان بى پدر و مادر به این صورت چقدر مشكلات دارد، و تازه محصول بسیار نامرغوبى دارد، فرزندانى سنگدل، جنایتكار، بى شخصیّت و فاقد همه چیز!
نباید فراموش كرد كه هدف از ازدواج تنها مسأله اشباع غریزه جنسى نیست، بلكه اشتراك در تشكیل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى، و تربیت فرزندان و همكارى در همه شئون حیات از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به یكدیگر و تحریم زنان هیچ یك از اینها امكان پذیر نیست.
مفاسد زنا در روایات
برخى از مفاسد زنا، در یكى از سخنان حضرت رضا(علیه السلام) عنوان شده، از جمله:
1- ارتكاب قتل به وسیله سقط جنین.
2- برهم خوردن نظام خانوادگى و خویشاوندى.
3- ترك تربیت فرزندان.
4- از بین رفتن موازین ارث.
على(علیه السلام) ترك زنا را مایه استحكام خانواده و ترك لواط را عامل حفظ نسل مى داند.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) فرمود: زنا داراى زیان هاى دنیوى و اخروى است:
امّا در دنیا: از بین رفتن نورانیّت و زیبایى انسان، مرگ زودرس و قطع روزى. امّا در آخرت: درماندگى، هنگام حساب قیامت غضب الهى و جهنّم همیشگى.
از پیامبر(صلى الله علیه و آله) نقل شده است: هر گاه زنا زیاد شود، مرگ ناگهانى هم زیاد مى شود.
زنا نكنید، تا همسران شما نیز به زنا آلوده نشوند. هر كه به ناموس دیگران تجاوز كند، به ناموسش تجاوز خواهد شد. همان گونه كه با دیگران رفتار كنید، با شما رفتار خواهد شد.
از مكافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو
چهار چیز است كه هر یكى از آنها در هر خانه اى باشد آن خانه، ویرانه است و بركت ندارد: 1- خیانت. 2- دزدى. 3- شرابخوارى. 4- زنا.
زنا، از بزرگ ترین گناهان كبیره است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر گاه مردم مرتكب چهار گناه شوند، به چهار بلا گرفتار شوند:
1- زمانى كه زنا رواج یابد، زلزله خواهد آمد.
2- هر گاه مردم زكات نپردازند، چهارپایان به هلاكت مى رسند.
3- هر گاه قضاوت مسئولان قضایى، ظالمانه باشد، باران نخواهد بارید.
4- زمانى كه پیمان شكنى شود، مشركان بر مسلمانان غلبه خواهند كرد.