فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

شاعر كم حرف

شخصى به شاعرى گفت: شعر بخوان! گفت: از متقدّمین یا از متأخّرین! گفت: از متأخّرین. گفت: از افكار خودم بخوانم یا سایرین؟ گفت: فارسى! گفت: قصیده بخوانم یا غزل، یا رباعى یا مثنوى؟ گفت: مثنوى. گفت: رزمى یا بزمى؟ گفت: بزمى. گفت: عارفانه یا عاشقانه؟ گفت: عاشقانه. گفت: حقیقى باشد یا مجازى؟... بیچاره مستأصل شد و گفت: «براى امروز من همین مقدار كافى است!»

دروغگوها

دو تا دروغگو به هم رسیدند:
- خلاصه، قطار وقتى از تونل اومد بیرون راننده اش متوجّه شد دزدا، حدود بیست متر از آهنهاى ریل رو دزدیدن، یهو دنده هوایى زد و حدود 30 متر پرید.
- اینكه چیزى نیست من اون هفته رفتم دندون پزشكى نمى تونستم با دهن غذا بخورم بعد به فكرم رسید از طریق گوش غذا بخورم، خوردم و سیر شدم.
- برو بابا اینقدر چاخان نكن!
- بى معرفت تو سى متر چاخان كردى ما حرفى نزدیم حالا كه ما به اندازه چهار انگشت بین دهن و گوش خالى بستیم اعتراض مى كنى!

زنا