فاصله حق و باطل
«قال على(علیه السلام) : أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِیهِ وَثِیقَةَ دِینٍ وَ سَدَادَ طَرِیقٍ فَلَا یَسْمَعَنَّ فِیهِ أَقَاوِیلَ الرِّجَالِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ یَرْمِی الرَّامِی وَ تُخْطِئُ السِّهَامُ وَ یُحِیلُ الْكَلَامُ وَ بَاطِلُ ذَلِكَ یَبُورُ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ وَ شَهِیدٌ أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِع فسئل(علیه السلام) عن معنى قوله هذا فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه ثم قال الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَیْت؛(1172) امام على(علیه السلام) فرمود: اى مردم! آن كس كه از برادرش، اطمینان و استقامت در دین و درستى راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد. آگاه باشید! گاهى تیرانداز، تیر افكند و تیرها به خطا مى رود، سخن نیز چنین است، درباره كسى چیزى مى گویند كه واقعیّت ندارد و گفتار باطل تباه شدنى است، و خدا شنوا و گواه است. بدانید كه میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. (پرسیدند، معناى آن چیست؟ امام(علیه السلام) انگشتان خود را میان چشم و گوش گذاشت و فرمود) باطل آن است كه بگویى «شنیدم» و حق آن است كه بگویى «دیدم».»
شنیدن كِى بُود مانند دیدن
«النبىّ(صلى الله علیه و آله): لیس الخبر كالمعاینة؛(1173) پیامبر(صلى الله علیه و آله) شنیدن از چیزى چون دیدن آن نباشد.»
بُذُر یعنى چه؟
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیه السلام) : یَا مُیَسِّرُ! أَ لَا أُخْبِرُكَ بِشِیعَتِنَا قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّهُمْ حُصُونٌ حَصِینَةٌ فی وَ صُدُورٌ أَمِینَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِینَةٌ لَیْسُوا بِالْمَذَایِیعِ الْبُذُرِ وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِینَ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ أُسْدٌ بِالنَّهَارِ وَ الْبُذُرُ الْقَوْمُ الَّذِینَ لَا یَكْتُمُونَ الْكَلَام؛(1174) امام باقر(علیه السلام) فرمود: اى میسره! آیا شیعیانمان را به تو معرفى كنم؟ گفتم: بلى، فدایت شویم. فرمود: شیعیان ما دژهایى مستحكم در سینه هایى استوار هستند، داراى اندیشه اى محكم و استوارند، كه شایعه پراكن حرف نیستند، مردمان تهى و خودنما نیستند، زاهدان شب و شیران روزند و بذر (در لغت یعنى:) گروهى كه كلام را پنهان نمى دارند و آن را افشا مى سازند.»