فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

راز مأموریت

روزى یك كشیش از یك كارمند CIA كه متدیّن بود و مرتب به كلیسا مى آمد درباره مأموریت تازه اى كه به او محول شده بود سؤال كرد. مرد گفت: پدر آیا تو مى توانى حرفى را پیش خودت نگهدارى و به كسى نگویى؟ كشیش فوراً جواب داد بله و منتظر شنیدن حرف هاى مرد شد كه مرد گفت: من هم همین طور.

شغل اطّلاعاتى

به یه نفر مى گن چه كاره اى؟ مى گه یه اطّلاعاتى هیچ وقت شغلِشو لو نمى ده!

ربا