نتیجه عبادت خشك
خوارج كسانى بودند كه به علت افراط دچار انحرافات بسیارى شدند، سر دسته خوارج شخصى به نام (حرقوص بن زهیر) بود. او در زمان رسول خدا(صلى الله علیه و آله) در نماز و روزه و عبادت چنان غرق و واله بود كه بعضى از مسلمانان شیفته او شدند.
همین شخصى كه عابد خشك بود، (و بقول مشهور خر مقدس شده بود) در جریان جنگ حنین، وقتیكه رسول خدا(صلى الله علیه و آله) غنائم جنگى را تقسیم مى كرد، با كمال پرروئى به پیامبر گفت: اى محمد به عدالت رفتار كن و سه بار این سخن را تكرار كرد.
پیامبر(صلى الله علیه و آله) بار سوم ناراحت شدند و فرمودند: «اگر من به عدالت رفتار نكنم پس چه كسى به عدالت رفتار مى كند؟»
بالاخره همین عابد خشك در جنگ نهروان به جنگ امام آمد و به هلاكت رسید. وقتى امام در میان كشته شدگان جسد نحس او را دید، سجده شكر كردند و فرمود: «شما بدترین افراد را كشته اید.(1018)
ابو دحداح
چون آیه «من ذالذى یقرض الله قرضا فیضاعفه له؛ كیست كه خدا را وام دهد تا خدا بر او اضافه و زیاد كند؟!» نازل شد، ابودحداح(1019) گفت: یا رسول الله فدایت شوم، خداوند از ما قرض خواسته است و حال آنكه او غنى است؟
فرمود: «آرى مى خواهد بدان سبب شما را داخل بهشت گرداند.» عرض كرد: اگر من به خداى خود قرض دهم تو ضامن بهشت مى شوى؟ فرمود: «آرى، هر كه خدا را قرض دهد، در بهشت خداى او را عوض دهد.» گفت: زن من، امّ دحداح با من در بهشت باشد؟ فرمود: «آرى.» عرض كرد: دخترم هم با من در بهشت باشد؟ فرمود: «آرى.» عرض كرد: دست به من بده به همین فرمایش كه فرمودى!
پیامبر(صلى الله علیه و آله) دست به او دادند. عرض كرد: مرا دو بوستان است هر دو را بخدا قرض دادم، و مرا جز این دو باغ نیست!
پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمودند: «یكى را براى خود نگاهدار و یكى را قرض بده.» گفت: گواه مى گیرم تو را كه رسول خدائى كه بهترین این دو بوستان را بخدا قرض دادم؛ و در آن بوستان ششصد درخت خرما بود.
پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: «خدا تو را بر آن، بهشت عوض داد.» بعد از این ماجرا ابو دحداح نزد زوجه اش رفت و واقعه را گفت، آن زن هم گفت: خدا مبارك كند بر آنچه خریدى.(1020)
شعر
بسوزند چوب درختانِ بى بَر
سِزا خود همین است مر بى بَرى را
«ناصر خسرو»
ز مُرده بتر هر كه نادان بُوَد
همه زندگانیش زندان بوَد
«فردوسى»
ز هر ظلمتى جهل مُظلم تر است
چو پیوسته ماهش مُحاق(1021) اندر است
«ادیب پیشاورى»