ظهور حق در قیامت
«وَ أَنزَلْنَا إِلَیْكَ الْكِتَبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتَبِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْكُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍ ّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شرِْعَةً وَ مِنْهَاجًا وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ لَكِن لِّیَبْلُوَكُمْ فِى مَا ءَاتَئكُمْ فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ؛(956) و این كتاب [قرآن ]را به حق بر تو نازل كردیم، در حالى كه كتب پیشین را تصدیق مى كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در میان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پیروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آیین و طریقه روشنى قرار دادیم و اگر خدا مى خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى داد ولى خدا مى خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نیكیها بر یكدیگر سبقت جویید! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى كردید به شما خبر خواهد داد.»
تجاوز به حقّ مالكیتِ دیگران ظلم است
«إِذْ دَخَلُواْ عَلَى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنهُمْ قَالُواْ لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَ لَا تُشْطِطْ وَ اهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَطِ؛ إِنَّ هَذَا أَخِى لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِىَ نَعْجَةٌ وَحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِیهَا وَ عَزَّنىِ فِى الخِْطَابِ؛ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِیرًا مِّنَ الخُْلَطَاءِ لَیَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ وَ قَلِیلٌ مَّا هُمْ وَ ظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ؛(957) در آن هنگام كه (بى مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت كرد گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستیم كه یكى از ما بر دیگرى ستم كرده اكنون در میان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت كن! این برادر من است و او نود و نه میش دارد و من یكى بیش ندارم امّا او اصرار مى كند كه: این یكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است! (داوود) گفت: «مسلّماً او با درخواست یك میش تو براى افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده و بسیارى از شریكان (و دوستان) به یكدیگر ستم مى كنند، مگر كسانى كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند امّا عدّه آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با این ماجرا) آزموده ایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد.»