تجدید بناى كعبه به كمك اسماعیل(علیه السلام)
خانه كعبه نخستین پرستشگاه خدا بود كه در زمان حضرت آدم(علیه السلام) توسط او ساخته شد(947) بعداً طوفان نوح باعث شد كه ساختمان این خانه ویران شده و در ظاهر محو گردید، اما ابراهیم خلیل مى دانست كه مكان خانه كعبه در سرزمین مكه قرار دارد(948) و بر همین اساس، به فرمان خدا، همّت كرد كه دیگر بار این خانه، ساخته شود.
این از یكسو و از سوى دیگر با سكونت هاجر و اسماعیل در سرزمین مكّه، و پیدا شدن آب زمزم و رو آوردن قبائل به این سرزمین، طبیعى است كه این مجتمع، نیاز به قانون (دین) و رهبر داشت. ریشه اساسى قانون و رهبر خوب، و اجراى قانون، پرستش و عبادت خداست، نتیجه مى گیریم كه این مردم نیاز به پرستشگاهى داشتند، تا در وقتهاى مخصوصى به آنجا روند و خدا را عبادت كنند و آن پرستشگاه كلاس تعلیم و تربیت براى آنها باشد.
و چه خوب است كه این پرستشگاه به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل ساخته گردد و برنامه و مراسم آن با رهنمودهاى این مرد بزرگ تعیین شود.
از این رو ابراهیم پس از گذشت مراحل مقدّماتى، از طرف خداوند مأمور شد تا خانه كعبه را با كمك اسماعیل بسازد.
ابراهیم، از خدا خواست كه مكان كعبه را تعیین كند، جبرئیل از طرف خدا به زمین آمد و همان مكان سابق كعبه را خطكشى كرد و آنگاه ابراهیم آماده شد كه در آن مكان، به تجدید بناى كعبه بپردازد، اسماعیل از بیابان سنگ مى آورد، و ابراهیم دیواركشى كعبه را انجام مى داد و به این ترتیب دیوار كعبه به ارتفاع 9 ذرع رسید، و سپس ابراهیم سقف كعبه را با چوبهایى پوشاند.
در مورد «حجرالاسود» كه در زمان حضرت آدم آن را از بهشت آورده بودند و در كنار كوه ابوقبیس بود، ابراهیم با راهنمایى خداوند آن سنگ را یافت و با كمك اسماعیل آن را برداشته و آوردند و در جاى خود كه هم اكنون قرار دارد، نصب كردند، ابراهیم براى كعبه، دو در قرار داد كه یكى به طرف مغرب و دیگرى به طرف مشرق باز مى شد.
در قرآن آمده: پس از آنكه ابراهیم و اسماعیل، ساختمان كعبه را بالا بردند و كارش را پایان دادند، چنین دعا كردند:
1- پروردگارا! این عمل را از ما قبول كن.
2- خدایا از ما و فرزندان ما امّتى را تسلیم فرمان خود كن.
3- شیوه پرستش خود را به ما نشان بده.
4- توبه ما را بپذیر.
5- در میان مردم این سرزمین، پیامبرى را مبعوث كن تا به تعلیم و تربیت و پاكسازى فكرى و عملى مردم بپردازد.(949)
به این ترتیب ابراهیم با همیارى اسماعیل در این مرحله نیز، كار خود را به طور كامل انجام داد، و با دعاهاى پرمحتوایش این كار بزرگ را تكمیل كرد.
هدف از بناى كعبه
این مرحله مقدّماتى و ظاهر ساختمان كعبه بود، ولى آنچه مهم است هدف از بناى این ساختمان است كه تمام این زحمتها و رنجها به خاطر آن هدف مى باشد، هدف از بنا كردن كعبه این بود كه وسیله اى براى نجات انسانها از بت پرستى و خرافه گرایى و كشاندن آنها به سوى توحید و خداپرستى باشد، هدف این بود كه آنجا پایگاه توحید گردد، و مردم در كلاس این پایگاه، تعلیم و تربیت گردند و در همه ابعاد زندگى به سوى خداى بزرگ رو آورند، چنانكه این هدف از دعاهاى ابراهیم كه در بالا ذكر شد، مشخص شده است، بخصوص دعاى پنجم كه خداوند پیامبرى (اشاره به پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله)) بفرستد، و او در این پایگاه توحید مردم را به سوى خدا بخواند.
از سوى دیگر خداوند به ابراهیم و اسماعیل فرمان داد كه مناسك حج را به جا آورند، جبرئیل از طرف خداوند بر ابراهیم نازل شد و مناسك حج از طواف و سعى و وقوف در عرفات و مشعر و آداب منى و... را به آن دو بزرگوار آموخت، آنها نیز مناسك حج را به ترتیب فوق انجام دادند و با انجام مناسك حج، و توجه به محتواى بزرگ حج، شاهد منافع مادى و معنوى خود گردند.(950)
به نقل مفسّر معروف، ابن عباس، ابراهیم بر بالاى كوه ابوقبیس رفت، انگشتان دستش را به گوشش گذاشت و فریاد زد: «اى مردم دنیا! دعوت پروردگار خود را در مورد زیارت خانه خدا اجابت كنید. خداوند صداى او را به همه مردم تا پایان دنیا رساند، آنانكه از تبار ابراهیم از درون وجدان و فطرتشان به این صدا لبّیك گفتند و آمادگى خود را براى انجام این هدف بزرگ، و دیدن دوره سازنده دانشگاه حج اعلام نمودند.(951)
خداوند در قرآن (آیه 130 سوره مباركه بقره) به همه جهانیان اعلام كرد كه «هیچ كسى جز افراد سفیه و نادان از آیین پاك ابراهیم، روى گردان نمى شود، ما ابراهیم را در این جهان و جهان آخرت از مردان صالح و برجسته قرار دادیم.»
بر همین اساس، مراسم حج كه در اسلام از مهمترین مراسم جهانى مذهبى است همواره یادآور خاطره ابراهیم است، و حماسه بندگى ابراهیم در تمام مراسم حج آمیخته است، و اصولاً انجام مراسم حج بدون یاد ابراهیم، مفهومى ندارد، و این به خاطر آنست كه نام و راه حماسه این مرد خدا همیشه زنده بماند و آنانكه مى خواهند راه عزّت و عظمت انسانى را بپیمایند، در این راه گام بردارند.
جج در حقیقت حركت خلق پا به پاى ابراهیم در خط خداست، عبادت و سیاست فردى و اجتماعى در آن به هم آمیخته است كه اگر به راستى محتواى واقعى آن بر اساس صحیح دنبال شود، بزرگترین و عمیقترین حماسه خداپرستى برپا خواهد شد، امید آنكه روندگان به سوى حج، هدف و محتواى حج را مورد توجّه قرار داده و در این كلاس بزرگ اسلامى، به نداى ابراهیم معلّم بزرگ بشریّت لبّیك گویند. و در نتیجه همچون ابراهیم در صحنه حضور و ظهور داشته باشند. و بدانند كه حج ابراهیمى بر اساس برائت و بیزارى از مشركان، و تقویت بنیه هاى معنوى و اقتصادى مسلمانان است.(952)
امام صادق و مراسم حجّ
حدیث معروفى است كه خیلى شنیده اید، «مالك ابن انس» مى گوید: من یكبار در خدمت امام صادق(علیه السلام) به سوى مكه مى رفتم، رسیدیم به «مسجد شجره» و از آنجا محرم شدیم. وقتى كه امام خواست لبیك بگوید و محرم بشود، من به چهره او نگاه كردم دیدم رنگ از صورت مباركش پریده مى خواهد بگوید ولى مثل اینكه صدا در گلویش مى شكند. آنقدر خوف بر او مستولى شده كه نزدیك است از مركب به زمین بیفتد. من رفتم جلو فهمیدم از خوف خدا است. عرض كردم آقا! بالاخره تكلیف است باید بگوئى. گفت: «چه مى گوئى؟! معناى لبیك اینست كه خدایا من همان بنده اى هستم كه دعوت تو را اجابت كرده ام و اگر در جوابم گفته شود لا لبیك، من چه بكنم؟»(953)