فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

چشم زخم به پیامبر(صلى الله علیه و آله)

كلبى گوید كفّار خواستند رسول خدا(صلى الله علیه و آله) را به وسیله چشم زخم آسیب رسانند، لِذا قومى از قریش آمدند و در مقابلِ او ایستادند و گفتند ما مثلِ این مرد از حیثِ فصاحت و بلاغت و هم از لحاظ اظهارِ بیّنه و دلائل كسى را ندیده ایم و اینان قومِ بنى اسد بودند كه معروف به بد چشمى شده بودند و به هر چیزى اگر چشم مى انداختند و از آن تعریفِ زیاد مى كردند به آن آسیبى مى رسید، لِذا به یكى از آنها گفته بودند از تو مى خواهیم كه به محمّد چشم زخم بزنى، این مرد چنین كرد و چشمِ خود را به پیامبر(صلى الله علیه و آله) افكند و شروع به تعریف و توصیفِ رسول خدا(صلى الله علیه و آله) نمود و سخت، چشمِ خود را به پیامبر(صلى الله علیه و آله) دوخت در حالتى كه رسولِ خدا(صلى الله علیه و آله) به قرائتِ قرآن مشغول بود و این نگاه و نظاره قریبِ یك ساعت به طول انجامید و پیشِ خود تصوّر مى كرد كه چشمِ او تأثیرى در رسولِ خدا خواهد نمود. سپس آیاتِ انتهایى سوره مباركه قلم «و ان یكاد...» بر رسولِ خدا(صلى الله علیه و آله) نازل شد.
در بعضى روایت آمده كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) در مسجد نشسته بود و قرآن مى خواند. این جماعت بر در مسجد ایستاده انتظار مى كشیدند تا آن حضرت از مسجد بیرون آید او را به بدچشمى آفتى رسانند. جبرئیل(علیه السلام) آمد و آیه «وَ إِنْ یَكادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِینَ» را آورد و گفت: «یا رسول اللَّه! این آیه را تلاوت فرما تا از چشم زخم ایمن باشى!» آن حضرت این آیه را بخواند و از مسجد بیرون آمد، چون چشمِ حضرت، بر ایشان افتاد كور شدند و بر وى درآمدند و وى به سلامت از پیشِ ایشان بگذشت...(920)

ستاره شناس

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و سپاهیانش، سوار بر اسبها، آهنگ حركت به سوى نهروان داشتند. ناگهان یكى از سران اصحاب رسید و مردى را همراه خود آورد و گفت: یا امیرالمؤمنین! این مرد ستاره شناس است و مطلبى دارد مى خواهد به عرض شما برساند.
ستاره شناس: یا امیرالمؤمنین! در این ساعت حركت نكنید، اندكى تأمّل كنید، بگذارید اقلّاً دو سه ساعت از روز بگذرد، آنگاه حركت كنید!
- «چرا؟»
- چون اوضاع كواكب دلالت مى كند كه هر كه در این ساعت حركت كند از دشمن شكست خواهد خورد و زیان سختى بر او و یارانش وارد خواهد شد، ولى اگر در آن ساعتى كه من مى گویم حركت كنید، ظفر خواهید یافت و به مقصود خواهید رسید!
- «این اسب من آبستن است، آیا مى توانى بگویى كره اش نر است یا ماده؟»
- اگر بنشینم حساب كنم مى توانم.
- «دروغ مى گویى، نمى توانى، قرآن مى گوید: هیچكس جز خدا از نهان آگاه نیست. آن خداست كه مى داند چه در رحم آفریده است. محمد رسول خدا(صلى الله علیه و آله) چنین ادعایى كه تو مى كنى نكرد. آیا تو ادعا دارى كه بر همه جریانهاى عالم آگاهى و مى فهمى در چه ساعت خیر و در چه ساعت شرّ مى رسد. پس اگر كسى به تو با این علم كامل و اطلاع جامع اعتماد كند به خدا نیازى ندارد.» بعد به مردم خطاب فرمود: «مبادا دنبال این چیزها بروید، اینها منجر به كهانت و ادعاى غیبگویى مى شود. كاهن همردیف ساحر است و ساحر همردیف كافر و كافر در آتش است.» آنگاه رو به آسمان كرد و چند جمله دعا مبنى بر توكل و اعتماد به خداى متعال خواند. سپس رو كرد به ستاره شناس و فرمود: «ما مخصوصاً برخلاف دستور تو عمل مى كنیم و بدون درنگ همین الان حركت مى كنیم.» فوراً فرمان حركت داد و به طرف دشمن پیش رفت. در كمتر جهادى به قدر آن جهاد، پیروزى و موفقیت نصیب على(علیه السلام) شده بود.(921)

شعر

حضور خلوت اُنس است و دوستان جمعند
وأن یكاد بخوانید و در فراز كنید(922)
بر تو از بهر دفع كید حسود
آسمان وأن یكاد خوان باشد(923)
هر چند چشم زخم را دانى كه علاج نیست
بارى سپند باش به رفع گزند او(924)