فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

سبقت از قضا و قدر

محال و ممتنع نیست كه خدایتعالى براىِ یك نوع از مصلحت، عادت را جارى بر صحّتِ چشم زخم كرده باشد و بر همین مبنا هم تمامِ مفسّرین اتّفاق نموده و عقلا هم تجویز نموده اند و مانعى هم از آن نیست و در خبر آمده است كه اسماء بنت عمیس همسرِ جناب جعفر طیّار و مادر عبداللَّه، شوهرِ حضرت زینب و (مادر محمّد بن ابى بكر) عرض كرد: «یا رسول اللَّه! به فرزندانِ جعفر، اثرِ چشم زود اثر مى كند. [- فرزندانِ جعفر بن ابى طالب سپید اندام بودند -] آیا اجازه مى فرمایید كه آن ها را از چشمِ بد تعویذ كنم؟» پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمودند: «آرى!» و جبرئیل این رقیه (تعویذ) را براى پیامبر(صلى الله علیه و آله) آورد: «بسم اللَّه ارقیك من كل عین حاسد الله یشفیك» پس حضرت فرمودند: «نعم فلو كان شى یسبق القدر یسبقه العین؛ اگر از قضاء و قدر چیزى سبقت مى گرفت، هر آینه چشم بود.»(916)

چشم شورى قوم بنى اسد

قومى از بنى اسد معروف به چشم بد و چشم شور بودند. گفته اند چشمِ آنها به قدرى شور بود كه اگر به گوشت نیاز داشتند، به یكى از كنیزكانِ خود مى گفتند، برخیز و زنبیل بردار تا پاره گوشت براىِ ما بیاورى! او حركت مى كرد و مى آمد و هر كجا شتر یا گاو یا گوسفندى نیكو مى دید، مى گفت، «ما احسنها و ما رأیت مثلها!؛ چقدر زیباست و من مثلِ آن را تا به حال ندیده ام.» پس بلافاصله حیوان از پا مى افتد و صاحبِ آن را از روىِ ناچارى، آن را مى كُشت و یك قسمتى از آن را به كنیز مى داد و او مى گرفت و به پیشِ صاحبش مى بُرد. در میانِ این طایفه مردى بود كه به غایت چشمِ شورى داشت كه بر هر چه مى افكند، از پاى مى افتاد یا مى مُرد و یا آن را مى كُشتند.(917)

تأثیر چشم زخم در محمد حنفیه

یكى از مواردِ تأثیر چشم زخم در مورد محمد حنفیه فرزند امیرالمومنین على(علیه السلام) واقع شد كه چون در جنگِ صفّین شجاعتى از ایشان ظاهر شد، سه مرتبه به لشكرِ معاویه حمله كرد. پس او را چشم زدند طورى كه یك طرفِ بدنش فلج شد و قدرت بر حركت نداشت و لِذا همراه برادرش به كربلا نیامد.(918)