فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

بكارگیرى اعمال و صفات خوبِ گذشتگان

«الامام على(علیه السلام) : .. و احذروا ما نزل بالأمم قبلكم من المثلات، بسوء الأفعال، و ذمیم الأعمال؛ فتذكّروا فى الخیر و الشّرّ أحوالهم، و احذروا أن تكونوا أمثالهم. فإذا تفكّرتم فى تفاوت حالیهم، فالزموا كلّ أمر لزمت العزّة به شأنهم، و زاحت الأعداء له عنهم، و مدّت العافیة فیه علیهم، و انقادت النعمة له معهم، و وصلت الكرامة علیه حبلهم: من الاجتناب للفرقة، و اللّزوم للألفة، و التّحاضّ علیها، و التّواصى بها. و اجتنبوا كلّ أمر كسر فقرتهم، و أوهن منّتهم: من تضاغن القلوب، و تشاحن الصّدور، و تدابر النّفوس، و تخاذل الأیدی. و تدبّروا أحوال الماضین من المؤمنین قبلكم كیف كانوا فى حال التّمحیص و البلاء؟ ألم یكونوا أثقل الخلائق أعباء، و أجهد العباد بلاء، و أضیق أهل الدّنیا حالا؟ اتّخذتهم الفراعنة عبیدا، فساموهم سوء العذاب، و جرّعوهم المرار، فلم تبرح الحال بهم فى ذلّ الهلكة و قهر الغلبة، لا یجدون حیلة فى امتناع و لا سبیلا الى دفاع، حتى اذا رأى اللَّه سبحانه جدّ الصّبر منهم على الأذى فى محبّته، و الاحتمال للمكروه من خوفه، جعل لهم من مضایق البلاء فرجا، فأبدلهم العزّ مكان الذّل، و الأمن مكان الخوف، فصاروا ملوكا حكّاما، و أئمّة أعلاما. و قد بلغت الكرامة من اللَّه لهم، ما لم تذهب الآمال إلیه بهم.
فانظروا كیف كانوا حیث كانت الأملاء مجتمعة، و الأهواء مؤتلفة، و القلوب معتدلة، و الأیدی مترادفة، و السّیوف متناصرة، و البصائر نافذة، و العزائم واحدة؟! ألم یكونوا أربابا فى أقطار الأرضین؟ و ملوكا على رقاب العالمین؟ فانظروا الى ما صاروا الیه فى آخر أمورهم، حین وقعت الفرقة، و تشتّتت الألفة، و اختلفت الكلمة و الأفئدة، و تشعّبوا مختلفین، و تفرّقوا متحاربین، قد خلع اللَّه عنهم لباس كرامته، و سلبهم غضارة نعمته، و بقى قصص أخبارهم فیكم، عبرة للمعتبرین منكم؛(679) امام على(علیه السلام) : از آن بر حذر باشید كه عقوبتهایى كه بر پیشینیان شما -در نتیجه بدكارى و زشت كردارى- رسید به شما نیز برسد. احوال خوب و احوال بد آنان را همواره به یاد آورید، و چنان كنید كه امثال ایشان نباشید. و چون در احوال خوب و احوال بد آنان اندیشیدید، كارهایى را برگزینید كه سبب عزّت و رفعت شأن ایشان بود، و دشمنان را از ایشان دور مى كرد، و عافیت را در میان ایشان پیوسته مى داشت، و نعمتها را در اختیار ایشان قرار مى داد، و مایه بزرگى و كرامت ایشان مى شد، یعنى دورى گزیدن از تفرقه، و پایفشارى بر اتّحاد، و یكدیگر را بر آن برانگیختن و سفارش كردن. همچنین از هر امرى دورى جویید كه سبب شكست آنان بود، و از نیرومندیشان مى كاست: یعنى دشمندلى و كین توزى نسبت به یكدیگر، و پشت كردن به هم، و خوددارى از همپشتى و همدستى با یكدیگر. لازم است در احوال مؤمنان پیش از خود تدبّر كنید كه در هنگام رسیدن بلا و مورد آزمایش قرار گرفتن چگونه بودند؟ آیا مؤمنان در روزگاران قدیم، بارى سنگینتر از همه بر دوش نداشتند، و از همه بندگان خدا گرفتارتر نبودند، و از همه اهل دنیا تنگدست تر زندگى نمى كردند؟ فرعونها آنان را به بندگى گرفته بودند، و گونه گونه عذاب و شكنجه به ایشان مى چشانیدند. و چنان بود كه نمى توانستند خویشتن را از خوارى مهلكه و سطوت پیروزمندان برهانند، نه حیله اى براى گریز داشتند و نه وسیله اى براى دفاع. تا آنگاه كه خداى سبحان نگریست كه ایشان در راه محبّت او نهایت شكیبایى را در مقابل آزار و رنج از خود نشان دادند، و از ترس او همه آن ناملایمات را تحمّل كردند. در آن هنگام براى آنان گریزگاهى از تنگناهاى محنت و بلا فراهم آورد. پس آنان را از ذلّت به عزّت و از ترس به امنیّت رساند. و آنان فرمانروایانى حكمروا و پیشوایانى بنام گشتند. و خدا چندان كرامت آنان را افزایش داد كه از پیش بینى رؤیایى آنان نیز درگذشت. اكنون یكى بنگرید كه در آن هنگام كه بزرگان قوم به هم پیوسته، و خواستها به هم آمیخته، و دلها بر حال اعتدال، و دستها در یكدیگر، و شمشیرها پشتیبان هم و بصیرتها نافذ، و عزیمتها یگانه بود، آن اقوام بر چه حالى قرار داشتند؟ آیا خداوندگاران آفاق نبودند، و بر همه جهانیان فرمان نمى راندند؟ و آنگاه به حالى نظر كنید كه پس از تفرقه و پراكندگى و اختلاف كلمه ها و دلها و انشعاب پیدا كردن و به جنگ با یكدیگر پرداختن، به آن رسیدند: خدا جامه عزّت و كرامت از تن ایشان بركَنَد، و نعمت فراوان خویش از ایشان گرفت. و اكنون آنچه از آنان بر جاى مانده است مُشتى حكایت و قصّه است، تا براى كسانى از شما كه اهل عبرت آموختن باشند، مایه عبرت گردد.»

اندیشیدن در عاقبت كار گذشتگان

«الامام على(علیه السلام) : أحى قلبك بالموعظة! .. و أعرض علیه أخبار الماضین! و ذكّره بما أصاب من كان قبلك من الأوّلین! و سر فى دیارهم و آثارهم، فأنظر فیما فعلوا و عمّا انتقلوا، و أین حلّوا و نزلوا؛(680) امام على(علیه السلام) : دل خود را به پند و موعظه زنده ساز! ... اخبار گذشتگان را بر آن عرضه كن، و آن را به یاد پیشامدهایى انداز كه بر كسانى كه پیش از تو بوده اند گذشته است. و در سرزمینهاى ایشان گردش كن، و آثار بر جاى مانده از آنان را بنگر، و ببین كه چه كردند و چه چیزهایى گذاشتند و رفتند، و از كجا به كجا شدند.»

سفارش به تقوا و پندپذیرى از تاریخ

«أُوصِیكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی أَلْبَسَكُمُ الرِّیَاشَ وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمُ الْمَعَاشَ فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا لَكَانَ ذَلِكَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ(علیه السلام) الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْكُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ الزُّلْفَةِ فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اسْتَكْمَلَ مُدَّتَهُ رَمَتْهُ قِسِیُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ الْمَسَاكِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ وَ إِنَّ لَكُمْ فِى الْقُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبْرَةً أَیْنَ الْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ الْعَمَالِقَةِ أَیْنَ الْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ الْفَرَاعِنَةِ أَیْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ الرَّسِّ الَّذِینَ قَتَلُوا النَّبِیِّینَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ وَ أَحْیَوْا سُنَنَ الْجَبَّارِینَ أَیْنَ الَّذِینَ سَارُوا بِالْجُیُوشِ وَ هَزَمُوا [الْأُلُوفَ بِالْأُلُوفِ وَ عَسْكَرُوا الْعَسَاكِرَ وَ مَدَّنُوا الْمَدَائِن؛(681) اى بندگان خدا! شما را به پرهیزكارى و ترس از خدایى سفارش مى كنم كه بر شما جامه ها پوشانید، و وسایل زندگى شما را فراهم كرد. اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود مى داشت، یا از مرگ گریزى بود، حتماً سلیمان بن داوود(علیه السلام) چنین مى كرد، او كه خداوند حكومت بر جنّ و انس را همراه با نبوّت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختیارش قرار داد. امّا آنگاه كه پیمانه عمرش لبریز و روزىِ او تمام شد، تیرهاى مرگ از كمان هاى نیستى بر او باریدن گرفت، و خانه و دیار از او خالى گشت، خانه هاى او بى صاحب ماند، و دیگران آنها را به ارث بردند. مردم! براى شما در تاریخ گذشته درس هاى عبرت فراوان وجود دارد؟ كجایند عمالقه(682) و فرزندانشان؟ (پادشاهان عرب در یمن و حجاز) كجایند فرعون ها و فرزندانشان؟ كجایند مردم شهر رس (درخت پرستانى كه طولانى حكومت كردند) آنها كه پیامبران خدا را كشتند، و چراغ نورانى سنّت آنها را خاموش كردند، و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند؟ كجایند آنها كه با لشكرهاى انبوه حركت كردند و هزاران تن را شكست دادند، سپاهیان فراوانى گرد آوردند، و شهرها ساختند؟(683)