نقش انسان در تحوّلات تاریخ
«لَهُ مُعَقِّبَتٌ مِّن بَینِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ؛(665) براى انسان، مأمورانى است كه پى در پى، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غیر حتمى ]حفظ مى كنند (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامى كه خدا اراده سویى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت!»
اهمیّت تاریخ
«ذَلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَیْكَ مِنهَا قَائمٌ وَ حَصِیدٌ؛ وَ مَا ظَلَمْنَهُمْ وَ لَكِن ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنهُمْ ءَالِهَتُهُمُ الَّتِى یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مِن شَىْ ءٍ لَّمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ مَا زَادُوهُمْ غَیرَ تَتْبِیبٍ؛ وَ كَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَ هِىَ ظَلِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ؛ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَاَیَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الاَخِرَةِ ذَلِكَ یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَ ذَلِكَ یَوْمٌ مَّشْهُودٌ؛(666) این از اخبار شهرها و آبادیهاست كه ما براى تو بازگو مى كنیم كه بعضى (هنوز) برپا هستند، و بعضى درو شده اند (و از میان رفته اند)! ما به آنها ستم نكردیم بلكه آنها خودشان بر خویشتن ستم روا داشتند! و هنگامى كه فرمان مجازات الهى فرا رسید، معبودانى را كه غیر از خدا مى خواندند، آنها را یارى نكردند و جز بر هلاكت آنان نیفزودند! و اینچنین است مجازات پروردگار تو، هنگامى كه شهرها و آبادیهاى ظالم را مجازات مى كند! (آرى،) مجازات او، دردناك و شدید است! در این، نشانه اى است براى كسى كه از عذاب آخرت مى ترسد همان روزى است كه مردم در آن جمع مى شوند، و روزى كه همه آن را مشاهده مى كنند.»