فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

شعر

زلیخا مُرد از این حسرت كه یوسف گشت زندانى
چرا عاقل كند كارى كه باز آرَد پشیمانى
دریغ، سود ندارد چو رفت كار از دست.
«سعدى»
عاقلا! مكن كارى كآورَد پشیمانى.
«حافظ»
كار چو از دست رفت، آهِ ندامت چه سود؟
«دهخدا»
هر آن كو به هر كار بینَد ز پیش
پشیمان نگردد ز كردار خویش
«اسدى»

نكات

تا دیر نشده از بدى ها باید پشیمان شد و جبرانِ مافات نمود.
گاهى پشیمانى، سودى ندارد، پس درست زندگى كنیم.
پشیمانىِ دیگران را بى ارزش جلوه ندهیم و از آن، درست و بجا استفاده كنیم.
رمزِ توبه واقعى و حقیقى در پشیمانى واقعى از كرده هاىِ بد است.
مثلِ خداوند، با پشیمانها برخورد كنیم، یعنى، هم آنها را ببخشیم و هم براىِ دوباره نو شدن كمكشان كنیم.
پشیمانى، خجالت ندارد و هیچ وقت براىِ آن، دیر نیست به بهانه هاى واهى، پشیمانى را نپوشانیم.
انسان، ممكن الخطاء است، پس، نفسِ پشیمانى براىِ كسى عیب نیست بلكه، حُسن هم هست؛ چرا كه او به اشتباهِ خویش پى برده است.
انسانِ مؤمن طورى زندگى مى كند كه دچار پشیمانى نشود.
با استعانت از خداوند و استفاده از تجربیّات دیگران طورى زندگى كنیم كه پشیمان نشویم.
پشیمانى، شجاعت است. چون اقرار به اشتباهِ گذشته و تصمیم بر جبرانِ گذشته است.

لطیفه