پشیمانى منافقان
«فَتَرَى الَّذِینَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشىَ أَن تُصِیبَنَا دَائرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِىَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسرَُّواْ فِى أَنفُسِهِمْ نَدِمِینَ؛ وَ یَقُولُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَسِرِینَ؛(608) (ولى) كسانى را كه در دلهایشان بیمارى است مى بینى كه در (دوستى با آنان)، بر یكدیگر پیشى مى گیرند، و مى گویند: «مى ترسیم حادثه اى براى ما اتفاق بیفتد (و نیاز به كمك آنها داشته باشیم!)» شاید خداوند پیروزى یا حادثه دیگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پیش بیاورد و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند! آنها كه ایمان آورده اند مى گویند: «آیا این (منافقان) همانها هستند كه با نهایت تأكید سوگند یاد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اینجا رسید؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زیانكار شدند.»
پشیمانى گنهكار و قاتل
«فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِى الْأَرْضِ لِیرُِیَهُ كَیْفَ یُوَرِى سَوْءَةَ أَخِیهِ قَالَ یَوَیْلَتَى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَرِىَ سَوْءَةَ أَخِى فَأَصْبَحَ مِنَ النَّدِمِینَ؛(609) سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمین، جستجو (و كندوكاو) مى كرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوایى، و بر اثر فشار و جدان، از كار خود) پشیمان شد.»
عوامل پشیمانى در قیامت
«وَ مَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَنًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ؛ وَ إِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ؛ حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَلَیْتَ بَیْنِى وَ بَیْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ؛ وَ لَن یَنفَعَكُمُ الْیَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِى الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ؛(610) و هر كس از یاد خدا روى گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! و آنها [شیاطین ]این گروه را از راه خدا بازمى دارند، در حالى كه گمان مى كنند هدایت یافتگان حقیقى آنها هستند! تا زمانى كه (در قیامت) نزد ما حاضر شود مى گوید: اى كاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود چه بد همنشینى بودى! (ولى به آنها مى گوییم:) هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كردید و همه در عذاب مشتركید!»