شرائط رهبرى
«وَ قَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُواْ أَنَّى یَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَیْنَا وَ نحَْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَئهُ عَلَیْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِى مُلْكَهُ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِیمٌ؛(424) و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند (طالوت) را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) كرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حكومت كند، با اینكه ما از او شایسته تریم، و او ثروت زیادى ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملكش را به هر كس بخواهد، مى بخشد و احسان خداوند، وسیع است و (از لیاقت افراد براى منصب ها) آگاه است.»
خطر قرار گرفتن رهبرى در دست افراد ناصالح
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْكِتَبِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ كَفَرُواْ هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلاً؛(425) آیا ندیدى كسانى را كه بهره اى از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» [بت و بت پرستان ]ایمان مى آورند، و درباره كافران مى گویند: «آنها، از كسانى كه ایمان آورده اند، هدایت یافته ترند؟!»
وظایف رهبرى
«وَ جَعَلْنَهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّكَوةِ وَ كاَنُواْ لَنَا عَبِدِینَ؛(426) و آنان را پیشوایانى قرار دادیم كه به فرمان ما، (مردم را) هدایت مى كردند و انجام كارهاى نیك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كردیم و تنها ما را عبادت مى كردند.»